آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

انتخاب پیامبر

يكشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۳۲ ب.ظ

وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبی ‏مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.

و گواهى می دهم که پدرم محمّد بنده و فرستاده اوست، که قبل از فرستاده شدن او را انتخاب، و قبل از برگزیدن نام پیامبرى بر او نهاد، و قبل از مبعوث شدن او را برانگیخت، آن هنگام که مخلوقات در حجاب غیبت بوده، و در نهایت تاریکی‌ها به سر برده، و در سر حد عدم و نیستى قرار داشتند، او را برانگیخت بخاطر علمش به عواقب کارها، و احاطه‏‌اش به حوادث زمان، و شناسائى کاملش به وقوع مقدّرات.


# یکی از سوالاتی که گاه و بیگاه با آن رو به رو می شویم این است که چرا انبیا تعداد مشخصی هستند و اساسا چرا من به عنوان مخلوقی از مخلوقات خداوند پیامبر نشدم؟


سوالاتی از این دست و بلکه عجیب تر در طول تاریخ از انبیا و حجج الهی پرسیده شده است. چند مورد از این دست عبارتند از:
1) با نگاهی گذرا به قرآن می بینیم که یهود با وجود آنکه از دست فرعونیان نجات داده شدند و از نیل به سلامت گذشتند، پس از گرایش به گوساله پرستی و قبول توبه آنها بعد از آن توسط خداوند متعال، از حضرت موسی علیه السلام درخواست می کنند که خدا را آشکارا ببیند، بلکه بالاتر از آن ایمان آوردن به حضرت موسی علیه السلام مشروط به دیدن خدا می کنند:
«و اذ قلتم لن نؤمن لک حتّی نری الله جهرة»(االبقرة/ 55)
«هرگز به تو ایمان نمی آوریم تا اینکه خدا را آشکارا ببینیم».[«لن» در زبان عربی از اداوت نصب فعل است و معنای نفی ابدی را می رساند]
2) مشرکان زمان حضرت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله، که قرآن از آنها تعبیر به ناآگاه (به تعبیر ما نادان) می کند، می گویند:
«وقال الذین لا یعلمون لولا یکلمنا اللّه او تأتینا آیة»
«و کسانی که ناآگاهند گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمی کند یا معجزه و نشانه ای برای ما نمی آید؟»
سوال در این آیه صرفا سوال خشک و خالی نیست بلکه سوالی توبیخی است و آنقدر گستاخی به خرج می دهند که توبیخ می کنند.
این دو نمونه «مشت نمونه ی خروار» است.
بنابراین سوالاتی از این دست سابقه ی دور و درازی دارد.
اما جواب سوالی که ابتدای کلام مطرح شد را دو گونه می توان جواب داد که هر یک از دو جواب درست و صحیح است:
1) جواب با نگاه به فضل: در سوره ی بقره آیه ی 90 پس از آنکه خداوند در آیه قبل کفر یهود به کتاب نازل شده که تصدیق کننده تورات است را یادآور می شود، می فرماید:
«بئسما اشتروا به أنفسهم أن یکفروا بما أنزل اللّه بغیا أن ینزّل اللّه من فضله علی من یشاء من عباده»
«ﺑﺪ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻓﺮﻭﺧﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﻔﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ [ ﻣﻌﺘﺮﺿﺎﻧﻪ ﻣﻰ  ﮔﻮﻳﻨﺪ : ] ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻧﺶ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ [ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ] ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ  ﻛﻨﺪ»
در این آیه خداوند فرستادن کتاب بر بنده ای از بندگانش را فضل می خواند.
فضل در زبان عربی به معنای زیادتر از آن چیزی که تعیین شده است.
علامه مصطفوی در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم می نویسد:
«و التحقیق‌
أنّ الأصل الواحد فی المادّة: هو الزیادة على ما هو اللازم المقرّر، لا مطلقا»
بنابراین اگر خداوند زیادتر از چیزی که مقرّر است به بنده ای بخشید، سوال از اینکه چرا به او بیشتر بخشیدی به نظر سوال خطایی می آید چرا که او آنچه که باید عطا می کرده است، داده و به هر که بخواهد بیشتر می بخشد.
به این آیه دقت کنیم:
مَّا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلَا الْمُشْرِکِینَ أَن یُنَزَّلَ عَلَیْکُم مِّنْ خَیْرٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ
ﻧﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﻧﻪ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ، ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺧﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﻮﺩ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﺮﻛﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﺧﺘﺼﺎﺹ ﻣﻰ  ﺩﻫﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻓﻀﻞ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺍﺳﺖ .(البقرة/ 105)
این آیه به وضوح می گوید که اختصاص دادن رحمتی به بنده یا بندگانی ناشی از فضل بزرگ او است و سوال از این اختصاص و یا دوست نداشتن آن تنها یک جواب دارد و آن فضل الهی است.
2) جواب با نگاه به علم: در حدیث فوق که از حضرت زهرا سلام علیها نقل شده است دلیلِ تفضّل الهی به پیامبر و در واقع پیامبرانش را علم او به عواقب امور و حوادث زمان و وقوع مقدرات معرفی می کند.
خداوند متعال می داند که چه کسی توانایی تحمل این مسئولیت و مشکلات و خطرات آن را دارد و از انجام آن به نحو احسن بر می آید و آن را به سرانجام مطلوب می رساند، و به عبارت دیگر می داند چه کسی توانایی و ظرفیت قبول این مسئولیت را دارد، لذا به همو که می داند و می شناسد این مسئولیت را واگذار می کند.
و حدیث فوق در واقع تبیینی است برای این آیه که:
«اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ»(الانعام/ 124)
 «ﺧﺪﺍ ﺩﺍﻧﺎﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻘﺎم ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺠﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ».

______________
* به مناسبت ایام فاطمیه قسمت هایی برگزیده از خطبه ی  فدکیه را در وبلاگ قرار می دهم.
توضیحاتی که ممکن است ذیل فقرات ارائه شود قطعا کافی نیست، اما بضاعتی ناچیز است به امید گوشه چشمی.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۰۶
alef sin

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">