آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

غربتِ نداری

سه شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۵۵ ق.ظ

وَ قَالَ (علیه السلام):
الْغِنَى فِی الْغُرْبَةِ وَطَنٌ وَ الْفَقْرُ فِی الْوَطَنِ غُرْبَةٌ.
و درود خدا بر او، فرمود:
ثروتمندى در غربت، چون در وطن بودن، و تهیدستى در وطن، غربت است.

نهج البلاغه(ترجمه دشتی)، حکمت 56

-زن! یک استکان چایی بده دست ما.
صدای فریدون است که تا طبقه ی بالا تند و تیز و بی اجازه می آید و پشت بندش بوی سیگاری است که قافیه را به صدا باخته است و نفس نفس زنان وارد اتاق می شود. حتمی لباس همیشگی اش را پوشیده: پیراهن سیاه آستین بلندِ گشاد با رگه های سفیدِ عرق بدنش و شلوار سفیدِ دم پا گشاد با گُله به گُله لکه های رنگارنگ روی آن.
از اتاق می زنم بیرون پیش از آنکه دود سیگار دو دستش را بیندازد روی گردنم و محکم فشارم دهد و خفه ام کند.
به حیاط خانه که می رسم سلامی به فریدون می دهم که لبِ پنجره نشسته است و چایی را هورت می کشد.
او سری تکان می دهد و رو به همسرش می گوید:
ببینم زن! چه خبر؟ امروز کسی سراغ ما را نگرفت؟
صدای همسرش همیشه پاورچین پاورچین و آرام، درِ گوشم را می زند و گاهی مجبورم کمی بیشتر دقت کنم تا صدایش را بشنوم، اما این دفعه انگار که کمال همنشین در او اثر کرده باشد، با صدایی به بلندی صدای شوهرش گفت:
آخر مرد! چه کسی سر قبر تو قرار است فاتحه بخواند که حالا بخواهد در خانه ات را بکوبد؟! کلون این خانه را جز منیژه و شهلا برای غیبت و دوست های گور به گوریِ این پسرِ دانشجو برای درس، کسی نمی زند.
جمله ی آخری را سعی کرد آرام بگوید اما طوفان به پاشده از رگبار کلماتش مهلت کم کردن صدایش را نداد. فریدون حتما لبخندِ بی خیالی و شانه بالا انداختنم را دید و در جواب همسرش می گوید:
راست می گویی زن! ما گور نداریم که کفن داشته باشیم و الا این همه عمو و عمه و خاله و دایی و جک و جانورهایی از طایفه ی خودمان در شهر هستند که خبری از ما نمی گیرند. خدا کند فردا اگر مُردیم جنازه مان روی زمین نماند.
من بلند شدم بروم اتاق که فریدون داد زد:
های پسر! تو امروز و فردا می روی شهر خودت اما مدیون من هستی که تا قبل از آن روز اگر من مردم جنازه ام را روی زمین بگذاری.
به او گفتم: ان شاءالله عمر طولانی داشته باشید آقا فریدون.
-پسر! مرگ، دوای درد است وقتی غربتِ نداری به جانت می افتد.
انگار دست های زمخت و ناخن های تیز و بلندِ دود سیگار بهتر از تلخیِ زهرِ مکالمه ی فریدون و همسرش است.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۱۵
alef sin

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">