آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی» ثبت شده است

حقیق بالتواضع من یموت
و یکفی المرء من دنیاه قوت

فما للمرء یصبح ذا هموم
و حرص لیس تدرکه النعوت

صنیع ملیکنا حسن جمیل
و ما ارزاقنا عنا تفوت

فیا هذا سترحل عن قریب
الی قوم کلامهم سکوت


آن کس که می میرد، شایسته است که تواضع کند

و مرد را از دنیایش قوت غذایی بس است


مرد را چه می شود که غمگین می گردد

و آنچنان حریص می شود که به وصف نمی آید


آفرینش مالک ما خوب و زیبا است

و روزی مان از ما فوت نمی شود


پس بدان که به زودی می روی

به سمت قومی که سخن شان سکوت است


دیوان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام
صفحه 29
جمع و ترتیب: عبدالعزیز الکرم
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۸ ، ۱۸:۵۳
alef sin

أَیُّها الفَاجِرُ جَهْلاً بِالنَّسَبْ

إنما الناس لأم ولأب


ای گناهکاری که به نسب آبا و اجدادی جهل داری

همانا مردم از یک پدر و مادر اند


هل تراهم خلقوا من فضة

أم حدید أم نحاس أم ذهب


آیا آنها را (چنین) می بینی که از نقره

یا آهن و مس و طلا خلق شده اند؟


بل تراهم خلقوا من طینة

هَلْ سِوَى لَحْمٍ وعَظْمٍ وَعَصَبْ؟


بلکه آنها را (چنین) می بینی که از گِل سرشته شده اند

(در نتیجه) آیا چیزی جز گوشت و استخوان و عصب اند؟


إنما الفخر لعقلٍ ثابتٍ

وَحَیَاءٍ وَعَفَافٍ وَأَدَبْ


مباهات کردن همانا برای (داشتن) عقل

و حیا و عفاف و ادب است.




دیوان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام
صفحه 17
جمع و ترتیب: عبدالعزیز الکرم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۸ ، ۱۷:۵۰
alef sin

جزی اللّه الموت عنّا خیراً فإنّه

أبرّ بنا مِنْ کلّ شئٍ و أَرأف

یعجّل تخلیص النّفوس من الأذی

و یدنی من الدّار الّتی هی أشرف


خدا به مرگ از جانب ما جزای خیر دهد که همانا او

از هر چیزی به ما نیکوتر و مهربان تر است

رهایی جان ها از هر آزاری را تعجیل می کند

و(رسیدن) به منزلگاهی که بهتر است، را نزدیک می سازد



دیوان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام
صفحه 134
جمع و ترتیب: عبدالعزیز الکرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۰
alef sin

لا تظلمنَّ إذا ما کنت مقتدراً

فَالظُلْمُ مَرْتَعُهُ یُفْضِی إلى النَّدَم


(به هیچ وجه) ظلم نکن هنگامی که توانا بودی

چون که چراگاه ظلم به پشیمانی ختم می شود


تنامُ عَیْنُکَ والمَظْلومُ مُنَتَبِهٌ

یدعو علیک وعین الله لم تنم


(بعد از آنکه ظلم کردی) چشم تو به خواب می رود و مظلوم هشیار است

علیه تو دعا می کند و چشم خدا به خواب نمی رود(دعای او را می شنود)


دیوان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام
صفحه 184
جمع و ترتیب: عبدالعزیز الکرم
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۵۶
alef sin

ولو أنا إذا متنا تُرکنا

اگر بعد از مرگ، ما را به حال خود وا می گذاشتند

لکانَ المَوْتُ راحَة َ کُلِّ حَیِّ

مرگ راحتی هر زنده ای بود


ولکنا إذا متنا بُعثنا

لکن بعد از مرگ برانگیخته می شویم

ونُسأل بعد ذا عن کل شی

و بعد از آن از هرچیزی از ما سوال می کنند



دیوان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام
صفحه 220
جمع و ترتیب: عبدالعزیز الکرم
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۸ ، ۰۱:۱۰
alef sin

غَاْلَبْتُ کُلَّ شَدِیْدَة ٍ فَغَلَبْتُهَا
وَالْفَقْرُ غَاْلَبنِیْ فَأَصْبَحَ غَالبِی

با هر سختی جنگیدم و بر آن پیروز شدم
و فقر با من جنگید و بر من پیروز گشت



إن أبدهِ یصفح وإن لم أبده
یَقْتُلْ فَقُبِّحَ وَجْهُهُ مِنْ صَاْحِبِ

اگر آن را آشکار کنم در می گذرد و اگر آشکار نکنم
می کشد، پس چنین همراهی رویش زشت باد

دیوان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام
صفحه 16
جمع و ترتیب: عبدالعزیز الکرم
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۸ ، ۰۳:۰۰
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب


استاد علی صفایی حائری:


من این را خیلى راحت به شما مى‌گویم اگر دنیا برایتان بزرگ است، خیالتان راحت باشد که به آخرت، حتى اگر با ادله هم برایتان اثبات بشود ایمان و گرایش ندارید.بحث یقین نیست.بحث برهان نیست. 

بحث خواستن است. نمى‌خواهى؛ چون اینجا برایت بزرگ و گشاد است.مگر مرض دارم هجرت کنم وقتى که این همه دور و برم آب و علف است‌؟! گوسفندهایم را بردارم کجا بروم‌؟! ولى وقتى که گوسفندهایت دنیا را چریده باشند، وقتى که دنیا برایت تنگ شده باشد، وقتى آسمان آنقدر کوتاه شود که نتوانى سرت را بلند کنى و مجبور باشى سرت را روى زانوانت بگذارى و گریه کنى؛ اگر این آسمان پایین و این دنیاى تنگ را احساس کردى، آن موقع به 

امامت،به ولایت،به رسالت،به دین،به وحى،به غیب محتاج مى‌شوى ؛ آن هم به وحى،به عنوان یک خط‌؛ «یُؤمِنُونَ‌ بِما أُنْزِلَ‌ الَیْکَ‌ وَ ما أُنْزِلَ‌ مِنْ‌ قَبْلِکَ‌» ، نه به عنوان یک رسول،بلکه به عنوان یک خط‌ مستمر از آدم تا خاتم، از جامعه عشایرى تا جامعه کشاورزى تا جامعۀ صنعتى تا جامعۀ فوق صنعتى و مدرن، در تمامى این جریانها، تو به امتى محتاج هستى با کیفیتى دیگر، نه برخاسته از شرایط‌ اقتصادى و تولیدى و متکى به اصناف و احزاب و حقوق و آزادى و... که متکى به بینات و بصیرت و متکى به تربیت و به جمع آورى و به جادادن این نفوس است



 #خط_انتقال_معارف ص۷۱


منبع: کانال استاد علی صفائی حائری در پیامرسان ایتا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۳۴
alef sin

امروز روزِی است به نام شما، به یاد شما؛ روز میلاد شما. چه مبارک روز و چه فرخنده لحظات و ساعاتی است که در آن لحظه از شما یاد شود، نام شما بر زبان آید و جان و دل و روح و قلب را مطهر و معطر کند. هر روز، روزِ شما است و هر لحظه متعلق به شما. نام شما از مناره ها و مأذنه ها و گلدسته ها هر روز گوش را نوازش می دهد و لب ها را به صلوات مترنم می کند که «بخیل آن است که نام شما را بشنود و صلوات نفرستد». این همان ندایی است که کسانی در قد و قامت و قواره های مختلف به انحاء متفاوت می خواستند خاموشش کند ولی « خواهان آن اند که نور خدا را خاموش کنند و خداوند کامل کننده نور خویش است گرچه کافران خوش نداشته باشند».

عجیب نیست اگر در این زمان بشنویم بعضی جشن گرفتن برای میلاد شما را بدعت دین بشمارند و خارج از دینی بدانند که داخل در دین شده است، دینی که پیامبرش شما هستی!!! عجیب نیست، چرا که همان ها سر از خاک بیرون آورده اند و دوباره علم مخالفت و میراندن دین و علوم و معالمش را پی می جویند و ره به جایی نمی برند چنان که پیش از نبردند؛« بگو حق آمد و باطل نابود گشت که بی تردید باطل نابود شدنی است».

اینها همانی هستند که ردای جانشینی تان را بر تن کردند در حالی که خود بهتر از همه کس می دانستند بی ربط ترین و دورترین عالمیان از شمایند و حکومت رحمت برای عالمیان را به مُلکِ عضوضی تبدیل کردند که در آن ظلم و ستم راه یافته است.

بگذاریم و بگذریم از این شکوایه ها و ناله ها که تاریخ را پر ساخته است و داد و فریاش گوش فلک را پر کرده و قیل و قالش در سطور کتاب ها و سیاهه ی کاغذها فراوان ذکر شده.

عنان قلم را بسپاریم به دست امیر بیان و سخن و از زبان ایشان این روز فرخنده را به شما ای رسول خدا -درود خداوند بر شما و خاندانت باد- و امیر مومنان - سلام خداوند بر او- که پدران این امت هستید تبریک عرض کنیم.


« حَتَّی أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی إِلَی مُحَمَّدٍ ( صلی الله علیه وآله ) فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً وَ أَعَزِّ الْأَرُومَاتِ مَغْرِساً مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ وَ انْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ عِتْرَتُهُ خَیْرُ الْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ الْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ الشَّجَرِ نَبَتَتْ فِی حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِی کَرَمٍ لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ وَ ثَمَرٌ لَا یُنَالُ فَهُوَ إِمَامُ مَنِ اتَّقَی وَ بَصِیرَةُ مَنِ اهْتَدَی سِرَاجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ وَ شِهَابٌ سَطَعَ نُورُهُ وَ زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ سِیرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ کَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُکْمُهُ الْعَدْلُ أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ هَفْوَةٍ عَنِ الْعَمَلِ وَ غَبَاوَةٍ مِنَ الْأُمَمِ »




« تا اینکه کرامت اعزام نبوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمد (ص) رسید، نهاد اصلی وجود او را از بهترین معادن استخراج کرد، و نهال وجود او را در اصیل ترین و عزیزترین سرزمینها کاشت و آبیاری کرد، او را از همان درختی که دیگر پیامبران و امنیان خود را از آن آفرید به وجود آورد، که عترت او بهترین عترتها، خاندانش بهترین خاندانها، و درخت وجودش از بهترین درختان است، در حرم امن خدا رویید، و در آغوش خانواده کریمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان کشیده که دست کسی به میوه آن نمی رسید. پس، پیامبر (ص) پیشوای پرهیزکاران، و وسیله بینایی هدایت خواهان است، چراغی با نور درخشان، و ستاره ای فروزان، و شعله ای با برقهای خیره کننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحیح و پایدار، و سخنانش روشنگر حق و باطل، و حکم او عادلانه است. خدا او را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نیکوکاری فاصله گرفته، و امتها، به جهل و نادانی گرفتارشده بودند.»


نهج البلاغه ، خطبه 94

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۱:۰۴
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب


کتاب: #امام_علی_صدای_عدالت_انسانی


نویسنده: #جرج_جرداق


مترجم: #سید_هادی_خسروشاهی



هنگامی که بزرگان قریش، از ابتدای دعوت اسلامی، به پیروی از عقل و رهایی از بت پرستی اسلام آوردند و وقتی که بسیاری از بردگان و بندگان، زجر کشیدگان و ستم دیدگان، برای پیروزی عدالتی که رسالت محمد خواستار آن بود و برای ابراز تنفر و انزجار شدید از ظلم و ستمی که با تازیانه ی خود پشت آنان را مجروح ساخته بود، مسلمان شدند و روزگاری که گروهی، پس از پیروزی پیامبر، برای پیروی از اوضاع روز و تبعیت از پیروزمند - مانند اکثر افراد بنی امیه - اسلام را پذیرفتند، و هنگامی که همه ی اینها در شرایط و موقعیت هایی اسلام آوردند که سختی ها سپری شده بود - البته از نظر ارزش و مفهوم انسانی آن، با همدیگر فرق دارند ولی از نظر تسلیم در مقابل منطق و حقیقت روشن، یکی به شمار می آیند - علی بن ابی طالب از روز اول مسلمان به دنیا آمد! زیرا او هم از نظر مکان تولد و هم از نظر پرورش، از معدن رسالت بود و از جهت خلق و سرشت و فطرت هم قسمتی از آن ذات به شمار می رفت.

البته شرایطی که علی روح اسلام و حقیقت ایمان خود را در آن آشکار کرد، به هیچ وجه با موقعیت و زمان اسلام دیگران قابل مقایسه نیست و هیچ رابطه ای هم با سن و سال او نداشت، زیرا اسلام علی عمیق تر و اصولی تر از آن بود که علل و عوامل روز و اوضاع زمان تأثیری در آن گذاشته باشد، چون ایمان علی از روح او بر می خاست، چنان که گوهر گران بهایی از معدن خود برخاسته و آب از سرچشمه اش جاری می گردد.

نخستین سجده مسلمانان نخستین، بر خدایان قریش بود!

و نخستین سجده ی علی، بر خدای محمد بود.

این اسلام، به راستی اسلامِ مردی است که فرصت و امکان یافته که بر پایه ی دوستی و نیکی و در سایه ی پرورش پیامبر، رشد و تکامل یابد، تا بعد از پیامبر، پیشوای درستکاران و عدالت پروران و ناخدای کشتی طوفان زده ی انسان ها گردد.


صفحه 115-116

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۷ ، ۱۰:۵۸
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب


کتاب: #امام_علی_صدای_عدالت_انسانی


نویسنده: #جرج_جرداق


مترجم: #سید_هادی_خسروشاهی



در نزد علی، هر انسانی عزت و شرف دارد و برای هر صدایی شنونده ای باید باشد و به رغم تعصب کردم جاهل، ابراز این حقیقت از سوی علی موجب شد مسیحیان عرب در زمره ی علاقمندترین و بهترین دوستان وی در آیند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه خود به این امر اشاره کرده و می گوید:

من درباره مردی که اهل ذمه او را دوست بدارند، در حالی که نبوت و اسلام را قبول ندارند، چه بگویم؟...

علی رفتار خود را با غیر مسلمانان بر پایه ی این گفتارش استوار ساخته بود:«اموال و دارایی آنان مانند اموال ما و خونشان چون خون ماست»! و علی می خواست این سنت و روش، پس از وی نیز برقرار باشد.


صفحه 318 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۱۳:۱۸
alef sin