آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیامبر» ثبت شده است

 

این شبه داستان نه داستان است و نه به هیچ وجه تاریخ!!!

عصر هنگامِ روزِ جمعه ای، مالک در خیمه ی بزرگ خود نشسته بود که ابوخالد مسن ترین فرد قبیله با ریش بلند سفید و ابروانی پرپشت که خبر از عمر زیاد او می داد و گاه گاهی خاطراتی از پدربزرگ شیخ برایش تعریف می کرد، بر او وارد شد.  رو به مالک گفت: یا شیخ! من می دانم تو چرا اضطراب داری، اما نگرانی تو بی مورد است چون مرگ حق است، از آن دست حق هایی که قطعا به آدمی می دهند و لازم نیست دنبال گرفتنش برود. پیامبران پیشین از این دنیا چشم بستند و آخرین شان به آنها ملحق می شود. هر پیامبری جانشینی دارد و این پیامبر نیز جانشین خود را تعیین کرده است و پس از او راهش را ادامه می دهد.
مالک رو به پیرمرد کرد و گفت: یا ابا خالد! تو مردی هستی که زیاد عمر کرده ای اما دنیا دیده نیستی و آنگونه که من با سفر و رفتن به این طرف و آن طرف تجربه کسب کرده ام، تجربه ای نداری. تو فکر می کنی این مردم با همان جانشین بیعت کنند؟
پیرمرد گفت: چرا که نه؟! عرب است و بیعتش، سرش برود عهد و قولش نمی رود. عرب به وفای به عهد شهره ی آفاق است.
مالک در جواب او گفت: ای پیرمرد! تو بهتر می دانی که این شهرت را مدیون بزرگان و کریمان عرب هستیم و همه ی عرب ها چنین خصلتی ندارند، به خصوص که پای مصالح و منافع در میان باشد. آیا نشنیده ای که در زمان جاهلیت از میان ما کسانی بودند که بت های خرمایی خود را به هنگام گرسنگی خورده اند؟ چه عهدی بالاتر از عهد بندگی؟ آیا نشنیده ای که برادری از برادر خود قول شرف می گیرد که بعد از مرگ من با همسرم ازدواج نکن و بعد از آنکه می میرد قول و شرفش را زیر پا لگد می کند و با زن برادرش هم خواب می شود؟
یا ابا خالد! برای من خبر آوردند که دیروز؛ پنج شنبه پیامبر درخواست می کنند که برای من قلم و کاغذی بیاورید تا برای تان چیزی بنویسم که گمراه نشوید. دستور می دهد اما یکی از میان جمع می گوید: درد بر او غلبه کرده است، هذیان می گوید.
پیش از آن فرمان می دهد که لشکری را فراهم کنند تا به جنگ رومیان بروند و به همه دستور می دهند تا در اردوی لشکر حاضر شوند و به جنگ بروند، اما عده ای از این دستور سرپیچی می کنند و به لشکر نمی پیوندند.
یا اباخالد طوفانی در راه است، طوفانی از فتنه ها که بهشت و جهنم مردم را رقم می زند.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۸ ، ۱۰:۰۷
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب

#کلام_امامت



در تمام آیاتی که امام و خلیفه به معنای پیشوا و رهبر و جانشین و جایگزین آمده است با تعبیر «جعل» که در اینجا به معنی نصب و تعیین می باشد همراه است.

نخستین خلیفه که در قرآن نام برده شده، آدم است که خداوند او را در روی زمین خلیفه خود قرار داد و بدین گونه بیان فرمود:« و اذ قال ربّک للملائکة انّی جاعل فی الارض خلیفة...» خداوند به فرشتگان خطاب می کند و می فرماید: من در روی زمین پیشوا وخلیفه ای قرار می دهم. مقصود در این آیه آدم است که از جانب خدا بر روی زمین پیشوا و رهبر بوده است.

درباره ی داود نبی چنین بیان شده است: «یا داود انّا جعلناک خلیفة فی الارض...»

کلمه ی امام نیز در هر جا به معنی رهبر و پیشوا در قرآن کریم آمده است دنبال لفظ جعل می باشد.

درباره ی ابراهیم خداوند می فرماید:«قال انّی جاعلک للناس اماماً...» من تو را برای مردم امام قرار می دهم.


مجله شیعه شناسی، مقاله امامت و خلافت، علی اکبر شهابی، صفحات 66-67

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۸ ، ۰۰:۴۰
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب

#تاریخ_اسلام


سقیفه گردهمایی است که بر پایه ی مخالفت با نص(1) است؛ چرا که اگر دستور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله مبنی بر آماده سازی سپاه أسامه(2) اطاعت می شد، هیچ گاه فرصتی برای آنها(برگزارکنندگان) جهت برپایی چنین نشست هایی پیش نمی آمد. و هنگامی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله می فرمایند:« لعنت خدا بر هر آن کس که از سپاه اسامه باز بماند» [این کلام] بدین معنا است که سقیفه بر لعنت پایه گذاری شده است و اگر بخواهیم به روش فقهی بیان کنیم؛ [چنین است که] کلام پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله ثابت می کند که امر واجب است و سرپیچی از آن حرام است. و تا زمانی که سقیفه بر پایه ی حرمت سرپیچی از سپاه اسامه است، حرمت سقیفه بر (حرمت تخلف) مترتب است و این امر به این دلیل است که هر آنچه بر حرام مبتنی شده است، حرام می باشد.





و السقیفة مؤتمر قائم اساسا علی مخالفة النص؛ لأنّه لو اُطیع أمیر الرسول صلّی الله علیه و آله و سلّم فی تجهیز جیش أسامة لما کانت لهم فرصة فی إقامة مثل هذه المؤتمرات. و عندما یقول الرسول [صلّی الله علیه و آله]:«لعن الله من تخلّف عن جیش أسامة» بمعنی أن السقیفة قائمة علی اللعنة. و اذا اردنا أن نخضعها لأسلوب الأحکام، فانّ کلمة الرسول صلّی الله علیه و آله و سلّم تثبت أنّ الأمر واجب و و أنّ التخلف عنه حرام. و ما دامت السقیفة قائمة علی حرمة التخلّف عن جیش أسامة ترتب علیه حرمة السقیفة و ذلک من باب أن المبنی علی الحرام حرام!



ادریس الحسینی، لقد شیّعنی الحسین الإنتقال الصعب فی رحاب المعتقد و المذهب، ص 354،الطبعة الثالثة، 1995 م-1416 ه، دارالنخیل للطباعة و النشر، بیروت



(1) نص به معنای سخن صریح و روشن است و از نظر اصطلاحی به معنای سخنی است که هیچ احتمال دیگری جز همان معنایی که افاده می کند در آن راه ندارد.


(2) سپاه اُسامَه یا جَیش اُسامَه، نام آخرین سپاه فراهم‌شده به دستور پیامبراسلام برای دفاع در برابر حملات امپراطوری روم. این سپاه که با توجه به نام فرمانده آن اسامه بن زید به جیش اسامه معروف شد، به دلیل نافرمانی برخی از بزرگان صحابه، در زمان حیات پیامبر حرکت نکرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۸ ، ۱۹:۱۵
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب


استاد علی صفایی حائری:


قرآن کتابى است که براى هر درد، درمانى دارد. و کتابى است که براى هرکس هدایتى دارد و شفایى مى‌آورد.  براى یک بیمار، گاهى بیش از یک آیه لازم نیست. اگر تمام قرآن را بررسى کند و این آیه را کنار بگذارد، درمان نخواهد شد و شفایى نخواهد گرفت و اگر فقط‌ همین یک آیه را ببیند و همان آیه برایش تلاوت شود و در آن تدبر کند، از آن بهره خواهد گرفت و راهش را خواهد یافت.  آنچه در قرآن از آن یاد شده، تلاوت آیه‌هاست. و آنچه مانع گمراهى است،به شهادت قرآن دو چیز است:  وَ کَیْفَ‌ تَکْفُرُونَ‌ بِاللّهِ‌ وَ أَنْتُمْ‌ تُتْلى‌ عَلَیْکُم آیاتُ‌ اللّه وَ فیکُم رَسُولُه. ١چگونه کفر مى‌ورزید در هنگامى که آیه‌ها بر شما تلاوت مى‌شود و رسول در میان شما هست. مانع از کفر ورزیدن و گمراهى همین تلاوت آیه‌ها و وجود رسول است و همین است که پس از رسول،باید رسول، جانشینى بیابد که همراه قرآن و تلاوت آیه‌ها باشد و از گمراهى جلوگیرى نماید. 



 #روش_برداشت_از_قرآن ، ص 23


منبع: کانال استاد علی صفائی حائری در ایتا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۵۲
alef sin

امروز روزِی است به نام شما، به یاد شما؛ روز میلاد شما. چه مبارک روز و چه فرخنده لحظات و ساعاتی است که در آن لحظه از شما یاد شود، نام شما بر زبان آید و جان و دل و روح و قلب را مطهر و معطر کند. هر روز، روزِ شما است و هر لحظه متعلق به شما. نام شما از مناره ها و مأذنه ها و گلدسته ها هر روز گوش را نوازش می دهد و لب ها را به صلوات مترنم می کند که «بخیل آن است که نام شما را بشنود و صلوات نفرستد». این همان ندایی است که کسانی در قد و قامت و قواره های مختلف به انحاء متفاوت می خواستند خاموشش کند ولی « خواهان آن اند که نور خدا را خاموش کنند و خداوند کامل کننده نور خویش است گرچه کافران خوش نداشته باشند».

عجیب نیست اگر در این زمان بشنویم بعضی جشن گرفتن برای میلاد شما را بدعت دین بشمارند و خارج از دینی بدانند که داخل در دین شده است، دینی که پیامبرش شما هستی!!! عجیب نیست، چرا که همان ها سر از خاک بیرون آورده اند و دوباره علم مخالفت و میراندن دین و علوم و معالمش را پی می جویند و ره به جایی نمی برند چنان که پیش از نبردند؛« بگو حق آمد و باطل نابود گشت که بی تردید باطل نابود شدنی است».

اینها همانی هستند که ردای جانشینی تان را بر تن کردند در حالی که خود بهتر از همه کس می دانستند بی ربط ترین و دورترین عالمیان از شمایند و حکومت رحمت برای عالمیان را به مُلکِ عضوضی تبدیل کردند که در آن ظلم و ستم راه یافته است.

بگذاریم و بگذریم از این شکوایه ها و ناله ها که تاریخ را پر ساخته است و داد و فریاش گوش فلک را پر کرده و قیل و قالش در سطور کتاب ها و سیاهه ی کاغذها فراوان ذکر شده.

عنان قلم را بسپاریم به دست امیر بیان و سخن و از زبان ایشان این روز فرخنده را به شما ای رسول خدا -درود خداوند بر شما و خاندانت باد- و امیر مومنان - سلام خداوند بر او- که پدران این امت هستید تبریک عرض کنیم.


« حَتَّی أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی إِلَی مُحَمَّدٍ ( صلی الله علیه وآله ) فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً وَ أَعَزِّ الْأَرُومَاتِ مَغْرِساً مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ وَ انْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ عِتْرَتُهُ خَیْرُ الْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ الْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ الشَّجَرِ نَبَتَتْ فِی حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِی کَرَمٍ لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ وَ ثَمَرٌ لَا یُنَالُ فَهُوَ إِمَامُ مَنِ اتَّقَی وَ بَصِیرَةُ مَنِ اهْتَدَی سِرَاجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ وَ شِهَابٌ سَطَعَ نُورُهُ وَ زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ سِیرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ کَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُکْمُهُ الْعَدْلُ أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ هَفْوَةٍ عَنِ الْعَمَلِ وَ غَبَاوَةٍ مِنَ الْأُمَمِ »




« تا اینکه کرامت اعزام نبوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمد (ص) رسید، نهاد اصلی وجود او را از بهترین معادن استخراج کرد، و نهال وجود او را در اصیل ترین و عزیزترین سرزمینها کاشت و آبیاری کرد، او را از همان درختی که دیگر پیامبران و امنیان خود را از آن آفرید به وجود آورد، که عترت او بهترین عترتها، خاندانش بهترین خاندانها، و درخت وجودش از بهترین درختان است، در حرم امن خدا رویید، و در آغوش خانواده کریمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان کشیده که دست کسی به میوه آن نمی رسید. پس، پیامبر (ص) پیشوای پرهیزکاران، و وسیله بینایی هدایت خواهان است، چراغی با نور درخشان، و ستاره ای فروزان، و شعله ای با برقهای خیره کننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحیح و پایدار، و سخنانش روشنگر حق و باطل، و حکم او عادلانه است. خدا او را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نیکوکاری فاصله گرفته، و امتها، به جهل و نادانی گرفتارشده بودند.»


نهج البلاغه ، خطبه 94

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۱:۰۴
alef sin