آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن» ثبت شده است

عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: مَنْ غَسَّلَ فَاطِمَةَ ع؟
قَال:َ ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ
 فَکَأَنَّمَا اسْتَفْظَعْتُ ذَلِکَ مِنْ قَوْلِه فَقَالَ لِی: کَأَنَّکَ ضِقْتَ مِمَّا أَخْبَرْتُک؟َفَقُلْتُ قَدْ کَانَ ذَلِکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَقَالَ لَا تَضِیقَنَّ
 *فَإِنَّهَا صِدِّیقَةٌ لَمْ یَکُنْ یُغَسِّلُهَا إِلَّا صِدِّیقٌ* أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَرْیَمَ لَمْ یُغَسِّلْهَا إِلَّا عِیسَى.
مفضل بن عمر: از امام صادق ع پرسیدم: چه کسی فاطمه ع را غسل داد؟ حضرت فرمود: امیر مومنان ع.
من گویا از این سخن به وحشت آمدم.
حضرت فرمود: گویا از آنچه به گفتم به تنگ آمدی؟
عرض کردم: همینطور است فدایت شوم.
پس حضرت فرمود: (از این سخن) به تنگ نیا که همانا فاطمه صدّیقه است که جز صدّیق او را غسل نمی دهد، آیا نمی دانستی که حضرت مریم را جز حضرت عیسی غسل نداد؟

وسائل الشعیة، ابواب غسل المیّت، باب 24، ح6

 

لفظ «صدّیق» در قرآن به صورت، مذکر و مؤنث، مفرد و جمع، شش بار در قرآن ذکر شده است:

به صورت جمع مذکر دو بار:
1) وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَٰئِکَ رَفِیقًا
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺻﺪّﻳﻘﺎﻥ ﻭ ﺷﻬﻴﺪﺍﻥ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻌﻤﺖ [ ﺍﻳﻤﺎﻥ ، ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ] ﺩﺍﺩﻩ ; ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻧﻴﻜﻮ ﺭﻓﻴﻘﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ.(النساء 69)


2) وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَٰئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ، ﺁﻧﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺻﺪّﻳﻘﺎﻥ ﻭ ﮔﻮﺍﻫﺎﻥ [ ﺍﻋﻤﺎﻝ ]ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، [ ﻭ ] ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﭘﺎﺩﺍﺵ [ ﺍﻋﻤﺎﻝ ] ﺷﺎﻥ ﻭ ﻧﻮﺭ [ ﺍﻳﻤﺎﻥ ]ﺷﺎﻥ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﻔﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﻧﺪ .(الحدید 19)

به صورت مفرد مؤنث یک بار در وصف حضرت مریم سلام الله علیها:

مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کَانَا یَأْکُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الْآیَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ
ﻣﺴﻴﺢ ، ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﺮﻳﻢ ﺟﺰ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻱ [ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ] ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻫﻢ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻧﻲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ . ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺯﻥ صدّیقه ﺑﻮﺩ . ﻫﺮ ﺩﻭ[ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ] ﻏﺬﺍ ﻣﻰ  ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ . ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻰ  ﻛﻨﻴﻢ [ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺍﻙ ، ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ] ; ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ [ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻞ ] ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﻰ  ﺷﻮﻧﺪ ؟ !(المائدة 75)

به صورت مفرد مذکر سه بار در وصف حضرت ابراهیم علیه السلام، حضرت یوسف علیه السلام و حضرت ادریس علیه السلام:

1) یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ أَفْتِنَا فِی سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ لَّعَلِّی أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَعْلَمُونَ
[ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﺰﺩ ﻳﻮﺳﻒ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ] ﺗﻮ ﺍﻱ ﻳﻮﺳﻒ ! ﺍﻱ صدّیق ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻔﺖ ﮔﺎﻭ ﻓﺮﺑﻪ ﻛﻪ ﻫﻔﺖ [ ﮔﺎﻭ ] ﻟﺎﻏﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ  ﺧﻮﺭﻧﺪ ، ﻭ ﻫﻔﺖ ﺧﻮﺷﻪ ﺳﺒﺰ ﻭ [ ﻫﻔﺖ ﺧﻮﺷﻪ ] ﺧﺸﻚ ﺩﻳﮕﺮ ، ﻧﻈﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻦ . ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩم ﺑﺮﮔﺮﺩم ، ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ [ ﺍﺯ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺍﻳﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﺠﻴﺐ ] ﺁﮔﺎﻩ ﺷﻮﻧﺪ .(یوسف 46)

2) وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ، [ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖِ ] ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ صدّیق ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ .(مریم 41)


3) وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ، [ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖِ ]ﺍﺩﺭﻳﺲ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ، ﻛﻪ ﺍﻭ صدیق ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ .(مریم 56)

 

نکته: علامه مجلسی در لوامع صاحبقرانی می گوید: صدیق در لغت به معنی کثیر الصدق است که بسیار راستگو باشد یا بسیار تصدیق نبی کند یا هرچه گوید فعل او مصدق قول او باشد؛ اما در عرف حدیث به‌معنی معصوم است.(لوامع صاحبقرانی 2: 222 انتشارات اسماعیلیان، قم)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۸ ، ۱۲:۱۹
alef sin

اینجا «سقر» است، جایی که در آن چنان آتشی است که رنگ پوست را سیاه می کند و گوشت را می سوزاند و استخوان را پودر می کند و به قلب می رسد و هیچ کسی را که به آن وارد شود، راه فراری نیست. آتشی که هلاک می شوی و دوباره زنده می گردی تا دوباره در آتش بسوزی. 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۰۵
alef sin

#معرفی_کتاب #شفاعت_جلوه_برتر_رحمت

#کلام_معاد

#شفاعت


شفاعت از جمله مفاهیم اسلامی است که از گذشته های دور میان فرقه های مختلف اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ از آن زمان که معتزله به کلی منکر آن شدند و در زمان ما نیز به تبع آن ها بعضی نویسندگان به انکار آن پرداختند و برای آیات متضمن لفظ و معانی شفاعت و هم خانواده های آن معانی دیگر ساختند و پرداختند تا زمان ابن تیمیه و وهابی های این عصر که به انکار استشفاع(طلب شفاعت) از انبیا و اولیا قیام کرده و آن را شرک در الوهیت(عبودیت) شمرده اند.

کتاب « #شفاعت_جلوه_برتر_رحمت » که برگرفته از آثار آیت الله جوادی آملی است و عمده مطالبش از دو کتاب تفسیر #تسنیم و #معاد_در_قرآن (تفسیر موضوعی قرآن) می باشد به بررسی مفهوم شفاعت، امکان آن، وقوعش، شرک نبودن استشفاع و شفیعان پرداخته است.


این کتاب از پنج بخش تشکیل شده است:

بخش اول: کلیات که در آن معنا و مفهوم شفاعت، امکان آن، گستره و اقسامش و نظر فرقه های کلامی در مورد شفاعت مورد بررسی قرار گرفته است.


بخش دوم: شفاعت در قرآن و روایات که دارای دو فصل شفاعت در قرآن کریم و شفاعت در روایات می باشد.


بخش سوم: شفاعت کنندگان که در آن شانزده فرد و گروه شفاعت کننده را نام می برد.


بخش چهارم: شفاعت شوندگان که عبارتند از پسندیدگان الهی و اصحاب یمین. در این بخش دو دسته محرومان از شفاعت را نام می برد؛ دشمنان آل محمد صلّی اللّه علیه و آله و ناصبی ها.


بخش پنجم: شبهات شفاعت که به هفت شبهه در موضوع شفاعت پاسخ گفته شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۴۵
alef sin

-اللّه اکبر، اللّه اکبر، اللّه اکبر

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته، انّ الله و ملائکته یصلّون علی النّبی یا ایّها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً

مردم سه صلوات فرستادند و یکی از پیرمردهای صف اول جماعت که خادم مسجد بود، میکروفن را گذاشت کنار جوانی که به تازگی دهه ی دوم زندگی اش را شروع کرده بود تا او تعقیبات نماز را بخواند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۳۶
alef sin
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۷ تیر ۹۸ ، ۰۶:۰۹
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب

#اعتقادی_عدل


اوامر قرآن، نشان بطلان نظریه ی «جبر» است؛ زیرا صدور امر وقتی است که مأمور، قدرت بر اطاعت داشته باشد، و کسی که مجبور است و فاعل فعل خود نیست، قدرت بر اطاعت ندارد و صدور امر، نسبت به او لغو بوده و عاقلانه نیست.

نواهی قرآن، بطلان نظریه ی «تفویض» را اعلام می کند.

نهی، دلیلی است بر منع، دلیلی است برناروا و حرام بودن، نشانی است از وجود منع قانونی، ضد تفویض است.


راه قرآن، آیت الله سید رضا صدر، صص 34-35

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۱۶
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب


استاد علی صفایی حائری:


قرآن کتابى است که براى هر درد، درمانى دارد. و کتابى است که براى هرکس هدایتى دارد و شفایى مى‌آورد.  براى یک بیمار، گاهى بیش از یک آیه لازم نیست. اگر تمام قرآن را بررسى کند و این آیه را کنار بگذارد، درمان نخواهد شد و شفایى نخواهد گرفت و اگر فقط‌ همین یک آیه را ببیند و همان آیه برایش تلاوت شود و در آن تدبر کند، از آن بهره خواهد گرفت و راهش را خواهد یافت.  آنچه در قرآن از آن یاد شده، تلاوت آیه‌هاست. و آنچه مانع گمراهى است،به شهادت قرآن دو چیز است:  وَ کَیْفَ‌ تَکْفُرُونَ‌ بِاللّهِ‌ وَ أَنْتُمْ‌ تُتْلى‌ عَلَیْکُم آیاتُ‌ اللّه وَ فیکُم رَسُولُه. ١چگونه کفر مى‌ورزید در هنگامى که آیه‌ها بر شما تلاوت مى‌شود و رسول در میان شما هست. مانع از کفر ورزیدن و گمراهى همین تلاوت آیه‌ها و وجود رسول است و همین است که پس از رسول،باید رسول، جانشینى بیابد که همراه قرآن و تلاوت آیه‌ها باشد و از گمراهى جلوگیرى نماید. 



 #روش_برداشت_از_قرآن ، ص 23


منبع: کانال استاد علی صفائی حائری در ایتا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۷ ، ۲۱:۵۲
alef sin

#برداشتی_از_یک_کتاب


 موضوع #قرآنی


 کتاب #انسان_شناسی_قرآن


 نویسنده #مرتضی_مطهری


محرک انسان از نظر قرآن به جهت و سمتی چیست؟

گاهی مطالبی در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود که هر چند با هدف ابراز مخالفت با نژاد و قوم خاصی است اما در واقع، ردی است بر دیدگاه اسلام و نظر قرآن. به صورت مشخص مطلبی که مد نظر این نوشته است بررسی محرک های انسانی از دیدگاه قرآن است؛ به این معنا که از نظر قرآن چه چیزی باعث می شود که انسان به یک سمت حرکت کند و تغییر ایجاد نماید؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۰۱
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب


 موضوع #قرآنی


 کتاب #انسان_شناسی_قرآن


 نویسنده #مرتضی_مطهری


دنیای غرب از جنبه های زیادی آن ارزش هایی را که بشر سابق برای انسان قائل بود یک یک انکار کرد. وقتی این موجود را به صورت یک ماشین معرفی کرد - ماشینی که فقط از ماشین های دیگری که در دنیا وجود دارد پیچیده تر است - دیگر آن شرافت و قداستی که در دنیای قدیم بود تقریبا رفت٬ و با سقوط انسان طبعا ملاک های انسانی و ارزش های اخلاقی و معنوی متزلزل شد. این هم که امروز هر چه کوشش می کنند که این ملاک های انسانی را احیا و از نو زنده کنند ولی نمی شود، برای این است که خود انسان را قبلاً میرانده و متلاشی کرده اند و از ارزش انداخته اند. موجودی که فقط به صورت یک ماشین است هیچ ارزش معنوی ندارد، حال ماشین هر مقدار هم عظیم و پیچیده باشد.


صفحه ۵۶-۵۷

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۳۱
alef sin

بعد از ظهر امروز تصمیم گرفتم کاری را انجام دهم و در واقع از ادامه ی انجام کاری صرف نظر کنم٬ اما این تصمیم٬ همانند دیگر تصمیمات من٬ عجولانه و بدون تحقیق و مشورت بود٬ به همین دلیل همان ابتدای کار و قبل از عملیاتی کردن تصمیم٬ دو دل ماندم و خودم را سر دو راهی دیدم؛ دو راهی دوام و اسمترار و بقا٬ و زدن زیر کار و کم آوردن و رفتن سراغ کاری دیگر.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۳۱
alef sin