آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چند خط...» ثبت شده است

دنیا غم دارد٬ شادی دارد

غصه دارد٬ خوشی دارد

سختی دارد٬ آسانی هم دارد.

پشت بندش شاید نداشته باشد٬ ولی دارد٬ اتفاقی که در تو احساسی متضاد با حس قبلی ایجاد کند٬ دارد.

نا امید که می شوی٬ وسط سیاهی و‌تاریکی دنیایت٬ نقطه ی نوری بالاخره پیدا می شود که راه را نشانت می دهد٬ و دلت را روشن می کند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۲۰
alef sin

خلاصه بگویم اینقدر مرا زد به در و دیوار و توپ و آنقدر روی آسفالت کشید٬ که دیگر توانم برید و تنم سوراخ شد و انگشت بزرگ پایش زد بیرون٬ یک روز شنیدم مادرش می گفت: بیندازش دور٬ پاره شده٬ دیگر به درد تو نمی خورد٬ برو بیندازش سطل آشغال سر خیابان٬ عصر یک جفت خارجی اش را برایت می خرم!!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۳۱
alef sin

هیچ وقت یادم نمی رود روزی را که بعد از چند هفته که درون جعبه راحت بودم٬ از خواب بیدارم کردند و دنیایم را به من نشان دادند؛ دست خودم بود بالا می آوردم٬ تو بودی جای من٬ خدایی بالا نمی آوردی٬ پایی که با جورابی بو گندو٬ داخل دهانت می گذاشتند و تا ته فرو می دادند؟! نه٬ حالت به هم نمی خورد؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۰۶
alef sin

معلم ادبیاتمان٬ از آن دسته معلم هایی بود که سی سال خدمتش به پایان رسیده  و می بایست الان بازنشسته باشد٬ اما به هر دلیلی٬ آموزش و پرورش هنوز از او استفاده می کرد.

مردی با موهای سفید کرده و قدی کوتاه و چهره ای شیرین و جذاب و گیرا و دوست داشتنی و عینکی به چشم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۰
alef sin