امروز روزِی است به نام شما، به یاد شما؛ روز میلاد شما. چه مبارک روز و چه فرخنده لحظات و ساعاتی است که در آن لحظه از شما یاد شود، نام شما بر زبان آید و جان و دل و روح و قلب را مطهر و معطر کند. هر روز، روزِ شما است و هر لحظه متعلق به شما. نام شما از مناره ها و مأذنه ها و گلدسته ها هر روز گوش را نوازش می دهد و لب ها را به صلوات مترنم می کند که «بخیل آن است که نام شما را بشنود و صلوات نفرستد». این همان ندایی است که کسانی در قد و قامت و قواره های مختلف به انحاء متفاوت می خواستند خاموشش کند ولی « خواهان آن اند که نور خدا را خاموش کنند و خداوند کامل کننده نور خویش است گرچه کافران خوش نداشته باشند».
عجیب نیست اگر در این زمان بشنویم بعضی جشن گرفتن برای میلاد شما را بدعت دین بشمارند و خارج از دینی بدانند که داخل در دین شده است، دینی که پیامبرش شما هستی!!! عجیب نیست، چرا که همان ها سر از خاک بیرون آورده اند و دوباره علم مخالفت و میراندن دین و علوم و معالمش را پی می جویند و ره به جایی نمی برند چنان که پیش از نبردند؛« بگو حق آمد و باطل نابود گشت که بی تردید باطل نابود شدنی است».
اینها همانی هستند که ردای جانشینی تان را بر تن کردند در حالی که خود بهتر از همه کس می دانستند بی ربط ترین و دورترین عالمیان از شمایند و حکومت رحمت برای عالمیان را به مُلکِ عضوضی تبدیل کردند که در آن ظلم و ستم راه یافته است.
بگذاریم و بگذریم از این شکوایه ها و ناله ها که تاریخ را پر ساخته است و داد و فریاش گوش فلک را پر کرده و قیل و قالش در سطور کتاب ها و سیاهه ی کاغذها فراوان ذکر شده.
عنان قلم را بسپاریم به دست امیر بیان و سخن و از زبان ایشان این روز فرخنده را به شما ای رسول خدا -درود خداوند بر شما و خاندانت باد- و امیر مومنان - سلام خداوند بر او- که پدران این امت هستید تبریک عرض کنیم.
« حَتَّی أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی إِلَی مُحَمَّدٍ ( صلی الله علیه وآله ) فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً وَ أَعَزِّ الْأَرُومَاتِ مَغْرِساً مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ وَ انْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ عِتْرَتُهُ خَیْرُ الْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ الْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ الشَّجَرِ نَبَتَتْ فِی حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِی کَرَمٍ لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ وَ ثَمَرٌ لَا یُنَالُ فَهُوَ إِمَامُ مَنِ اتَّقَی وَ بَصِیرَةُ مَنِ اهْتَدَی سِرَاجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ وَ شِهَابٌ سَطَعَ نُورُهُ وَ زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ سِیرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ کَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُکْمُهُ الْعَدْلُ أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ هَفْوَةٍ عَنِ الْعَمَلِ وَ غَبَاوَةٍ مِنَ الْأُمَمِ »
« تا اینکه کرامت اعزام نبوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمد (ص) رسید، نهاد اصلی وجود او را از بهترین معادن استخراج کرد، و نهال وجود او را در اصیل ترین و عزیزترین سرزمینها کاشت و آبیاری کرد، او را از همان درختی که دیگر پیامبران و امنیان خود را از آن آفرید به وجود آورد، که عترت او بهترین عترتها، خاندانش بهترین خاندانها، و درخت وجودش از بهترین درختان است، در حرم امن خدا رویید، و در آغوش خانواده کریمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان کشیده که دست کسی به میوه آن نمی رسید. پس، پیامبر (ص) پیشوای پرهیزکاران، و وسیله بینایی هدایت خواهان است، چراغی با نور درخشان، و ستاره ای فروزان، و شعله ای با برقهای خیره کننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحیح و پایدار، و سخنانش روشنگر حق و باطل، و حکم او عادلانه است. خدا او را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نیکوکاری فاصله گرفته، و امتها، به جهل و نادانی گرفتارشده بودند.»
نهج البلاغه ، خطبه 94