میز مذاکره با داعش
ایام انتخابات٬ دوره ای کوتاه است که تاثیر آن سال ها ممکن است محسوس و ملموس باشد٬ در واقع انتخابات ریاست جمهوری تاثیراتش حداقل به مدت چهار سال عیان است و «آن چه عیان است٬ چه حاجت به بیان است»٬ لکن در این دوره ی کوتاه گاه اتفاقاتی رخ می دهد و صحبت هایی بر زبان رانده می شود که آدم حیران می ماند٬ بخندد به این غفلت یا تغافل-تعبیر مؤدبانه است البته- یا گریه کند به این طرز فکر و چنین نوع نگاهی؛ به خصوص در مواردی که این سخنان و حرف ها را کسانی می زنند که داعیه دار سیاست و مدیریت اند!!!
اخیرا یکی از آقایان که از نظر اقتصادی خیلی سالم هستند و اصلا محکومیتی نداشتند به دلیل اختلاس و مسائل اقتصادی!!! و از طرفی داعیه بلد بودن مسائل سیاسی را هم دارد و تجربه ی کار مدیریتی و سیاسی در کارنامه اش ثبت شده٬ سخنانی از این دست به زبان رانده که «ما هم می خواهیم در یمن و سوریه صلح برقرار بشود ولی این کار فقط با پول و اسلحه و زدن و کشتن ممکن است؟»!!!
واقعا نمی دانم گریه کنم٬ بخندم!!! آقایان انگار باورشان شده که می توان با لبخند دیپلماتیک همه چیز را حل کرد و با داعش و جفش سر یک میز نشست و مذاکره کرد و با خنده و دادن ده امتیاز و گرفتن «تقریبا هیچ» ادعا کرد مذاکرات برد-برد انجام شده است و این گروه های تروریستی که به خون انسان و انسانیت تشنه اند٬ ساکت بنشینند و کاری به کار هیچ احد الناسی نداشته باشند و صلح برقرار شود!!!
آقایان یادشان رفته است انگار بعد از مذاکره با کشوری که به اعتراف وزیر خارجه اش٬ داعش ساخته و پرداخته ی آن ها است٬ «تقریبا هیچ» عایدشان شد که هیچ٬ تحریم های بیشتری شدند و لبخند زدند٬ و تحریم های بیشتری-که برای عدم تاثیر در نتیجه ی انتخابات٬ بعد از انتخابات قرار است اعمال شود- در راه است و اگر سرکار باشند٬ چنانچه لبخندی نزنند و عصبانی شوند٬ دو یا سه ایمیل می فرستند و یا در نهایت دو سه مطلب توییت می کنند!!!
البته یادمان نمی رود٬ و نخواهد رفت؛ این افراد همان کسانی هستند که «عاشورا را مذکراه می دانستند» و پیرو همان فردی هستند که گفت:« دنیای امروز دنیای موشک و موشک پرانی نیست٬ دنیای گفتگو است»٬ و اخیرا امریکایی که با آن مذاکره کردند٬ با آزمایش بمب «مادر بمب ها» در افغانستان و موشک پرانی به پایگاه هوایی شعیرات و فرستادن ناوهای جنگی به شبه جزیره کره٬ به آقایان فهماند که واقعا دنیا٬ دنیای گفتگو است!!!
عجب اینجا است همین آقایان که می گویند «دنیا٬ دنیای گفتگو» است٬ داد و قال راه انداخته اند که برجامی که نتیجه ی مذاکرات است٬ «سایه ی جنگ» را از کشور دور کرده است!!!
دنیای گفتگو را چه به جنگ که برجام سایه ی جنگ را از آن دور کند٬ مگر آنکه خود اعتراف کنند که به اشتباه رفته اند و دنیا دنیای گفتگو نیست٬ بلکه «دنیای زورگو» است!!
بگذریم از تناقضات آقایان که درش گیر کرده اند٬ و فقط به یک پیشنهاد به همین آقایی که «غیرت دینی» را رد می کند-و در واقع اعلام می کند که ندارد٬ چرا که اساسا کسی که مال حرام شکمش را پر کرده است و اختلاس کرده و مال مردم را دو لپی خورده٬ نمی داند غیرت دینی چیست- بسنده می کنیم و آن هم این که وزارت خارجه ی با تجربه! «میز مذاکره با داعش یا جفش» یا هر مهاجم دیگری را برایش بچیند و برود این گروه ها را به صلح دعوت کند و ازشان بخواهد از خون شیعیان و سنی ها و مسیحیان و ایزدی ها و عرب و کرد و ترک و اروپایی و بالکل از خون انسان ها بگذرند!!!