قال رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله: ...و من اقتصد فی معیشته رزقه اللّه و من بذّر حرمه اللّه ... .
الکافی، کتاب الإیمان و الکفر، باب التواضع، ح 3
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: هرکس در زندگى میانهروى کند خدایش روزى دهد و هرکس ولخرجى کند،خداوند محرومش سازد.
پیراهن قهوه ای روشن اتو کرده و شلوار نوک مدادی راه راه با خط های خیلی ریز به تن کرده بود. مثل همیشه شلوار را تو پیراهن قرار داده و پیش از رفتن کمی کمربند شلوارش را تنظیم کرد. موبایل آیفون سفید رنگش را از روی اپن برداشت و صفحه اش را روشن کرد و نگاهی به آن انداخت و تو جیب سمت راستی شلوارش قرار داد. دهانش مدام می جنبید. می دانم که دارد کندر می جود، غیر از کندر هیچ آدامسی با بزاق دهانش سازگار نیست.
رو کرد به مادرم که رو به روی راهرو به دیوار تکیه داده بود و پدرم را نگاه می کرد، به او گفت: چیزی از بیرون لازم ندارید؟
مادرم که ماکسی -لباس بلند زنانه عربی- قهوه ای به تن داشت و چهار زانو نشسته بود، گفت: نه، فقط مسیرت خورد به عطاری هل و کندر بگیر، همه ی هل و کندرمون رو تموم کردی.
شاید زهری که مادرم در این جمله اش ریخت به پدرم اثر نکرد و بی خیالی را پادزهر خوبی یافته است، و گرنه بعید است که متوجه ناراحتی مادرم نشده باشد.
صدای بسته شدن در که آمد، مادرم انگار که در رینگ مسابقه ی بوکس باشد و صدای زنگ شروع مسابقه به گوشش خورده، شروع کرد به توپ بستن پدرم: مردک علیل المغز! معلوم نیست کدوم گوری داره میره؟ این تیپ رو برا کی میزنی، برای عمه ات، یا برای خواهرای گیس بریده ات؟ یکی نیست بهش بگه بچه هات بزرگ شدن، وقت زن گرفتن شونه، چرا آستین بالا نمیزنی براشون؟ نگا کن حتی یه فرش درس حسابی زیر پام نیست - دستی روی روفرشی که در هال پهن بود کشید-، باید با رو فرشی سر کنم، آخه کدوم ناقص الخلقه ای روفرشی رو، روی موکت پهن می کنه؟ بیس ساله کارمند دولته نتونسته یه خونه برا خودش دست و پا کنه، هر چن سال یه بار باید آواره بشیم. به اینم میگن زندگی آخه؟