آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

۵۳ مطلب با موضوع «نگاشته» ثبت شده است

فَجَعَلَ اللَّهُ الْایمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ، وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ، وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ، وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ، وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ، وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ، وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَی اسْتیجابِ الْاَجْرِ،
وَ الْاَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلِحَةً لِلْعامَّةِ، وَ بِرَّ الْوالِدَیْنِ وِقایَةً مِنَ السَّخَطِ، وَ صِلَةَ الْاَرْحامِ مَنْساءً فِی الْعُمْرِ وَ مَنْماةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصاصَ حِقْناً لِلدِّماءِ، وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْریضاً لِلْمَغْفِرَةِ، وَ تَوْفِیَةَ الْمَکائیلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییراً لِلْبَخْسِ.

پس خداى بزرگ ایمان را براى پاک کردن شما از شرک، و نماز را براى پاک نمودن شما از تکبّر، و زکات را براى تزکیه نفس و افزایش روزى، و روزه را براى تثبیت اخلاص، و حج را براى استحکام دین، و عدالت‏‌ورزى را براى التیام قلب‌ها، و اطاعت ما خاندان را براى نظم یافتن ملت‌ها، و امامتمان را براى رهایى از تفرقه، و جهاد را براى عزت اسلام، و صبر را براى کمک در بدست آوردن پاداش قرار داد.
و امر به معروف را براى مصلحت جامعه، و نیکى به پدر و مادر را براى رهایى از غضب الهى، و صله ارحام را براى طولانى شدن عمر و افزایش جمعیت، و قصاص را وسیله حفظ خون‌ها، و وفاى به نذر را براى در معرض مغفرت الهى قرار گرفتن، و دقت در کیل و وزن را براى رفع کم‏‌فروشى مقرر فرمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۸ ، ۰۱:۴۴
alef sin

وَ اَشْهَدُ اَنَّ اَبی ‏مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ.

و گواهى می دهم که پدرم محمّد بنده و فرستاده اوست، که قبل از فرستاده شدن او را انتخاب، و قبل از برگزیدن نام پیامبرى بر او نهاد، و قبل از مبعوث شدن او را برانگیخت، آن هنگام که مخلوقات در حجاب غیبت بوده، و در نهایت تاریکی‌ها به سر برده، و در سر حد عدم و نیستى قرار داشتند، او را برانگیخت بخاطر علمش به عواقب کارها، و احاطه‏‌اش به حوادث زمان، و شناسائى کاملش به وقوع مقدّرات.


# یکی از سوالاتی که گاه و بیگاه با آن رو به رو می شویم این است که چرا انبیا تعداد مشخصی هستند و اساسا چرا من به عنوان مخلوقی از مخلوقات خداوند پیامبر نشدم؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۸ ، ۱۲:۳۲
alef sin

عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: مَنْ غَسَّلَ فَاطِمَةَ ع؟
قَال:َ ذَاکَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ
 فَکَأَنَّمَا اسْتَفْظَعْتُ ذَلِکَ مِنْ قَوْلِه فَقَالَ لِی: کَأَنَّکَ ضِقْتَ مِمَّا أَخْبَرْتُک؟َفَقُلْتُ قَدْ کَانَ ذَلِکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَقَالَ لَا تَضِیقَنَّ
 *فَإِنَّهَا صِدِّیقَةٌ لَمْ یَکُنْ یُغَسِّلُهَا إِلَّا صِدِّیقٌ* أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَرْیَمَ لَمْ یُغَسِّلْهَا إِلَّا عِیسَى.
مفضل بن عمر: از امام صادق ع پرسیدم: چه کسی فاطمه ع را غسل داد؟ حضرت فرمود: امیر مومنان ع.
من گویا از این سخن به وحشت آمدم.
حضرت فرمود: گویا از آنچه به گفتم به تنگ آمدی؟
عرض کردم: همینطور است فدایت شوم.
پس حضرت فرمود: (از این سخن) به تنگ نیا که همانا فاطمه صدّیقه است که جز صدّیق او را غسل نمی دهد، آیا نمی دانستی که حضرت مریم را جز حضرت عیسی غسل نداد؟

وسائل الشعیة، ابواب غسل المیّت، باب 24، ح6

 

لفظ «صدّیق» در قرآن به صورت، مذکر و مؤنث، مفرد و جمع، شش بار در قرآن ذکر شده است:

به صورت جمع مذکر دو بار:
1) وَمَن یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَٰئِکَ رَفِیقًا
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺻﺪّﻳﻘﺎﻥ ﻭ ﺷﻬﻴﺪﺍﻥ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻌﻤﺖ [ ﺍﻳﻤﺎﻥ ، ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ] ﺩﺍﺩﻩ ; ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻧﻴﻜﻮ ﺭﻓﻴﻘﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ.(النساء 69)


2) وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَٰئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِندَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ، ﺁﻧﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺻﺪّﻳﻘﺎﻥ ﻭ ﮔﻮﺍﻫﺎﻥ [ ﺍﻋﻤﺎﻝ ]ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، [ ﻭ ] ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﭘﺎﺩﺍﺵ [ ﺍﻋﻤﺎﻝ ] ﺷﺎﻥ ﻭ ﻧﻮﺭ [ ﺍﻳﻤﺎﻥ ]ﺷﺎﻥ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﻔﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻫﻞ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﻧﺪ .(الحدید 19)

به صورت مفرد مؤنث یک بار در وصف حضرت مریم سلام الله علیها:

مَّا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کَانَا یَأْکُلَانِ الطَّعَامَ انظُرْ کَیْفَ نُبَیِّنُ لَهُمُ الْآیَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّىٰ یُؤْفَکُونَ
ﻣﺴﻴﺢ ، ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﺮﻳﻢ ﺟﺰ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻱ [ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ] ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻫﻢ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻧﻲ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ . ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺯﻥ صدّیقه ﺑﻮﺩ . ﻫﺮ ﺩﻭ[ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ] ﻏﺬﺍ ﻣﻰ  ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ . ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻰ  ﻛﻨﻴﻢ [ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺍﻙ ، ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ] ; ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﭼﮕﻮﻧﻪ [ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻞ ] ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﻰ  ﺷﻮﻧﺪ ؟ !(المائدة 75)

به صورت مفرد مذکر سه بار در وصف حضرت ابراهیم علیه السلام، حضرت یوسف علیه السلام و حضرت ادریس علیه السلام:

1) یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ أَفْتِنَا فِی سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ لَّعَلِّی أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَعْلَمُونَ
[ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﺰﺩ ﻳﻮﺳﻒ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ] ﺗﻮ ﺍﻱ ﻳﻮﺳﻒ ! ﺍﻱ صدّیق ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻔﺖ ﮔﺎﻭ ﻓﺮﺑﻪ ﻛﻪ ﻫﻔﺖ [ ﮔﺎﻭ ] ﻟﺎﻏﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ  ﺧﻮﺭﻧﺪ ، ﻭ ﻫﻔﺖ ﺧﻮﺷﻪ ﺳﺒﺰ ﻭ [ ﻫﻔﺖ ﺧﻮﺷﻪ ] ﺧﺸﻚ ﺩﻳﮕﺮ ، ﻧﻈﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﻦ . ﺍﻣﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩم ﺑﺮﮔﺮﺩم ، ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ [ ﺍﺯ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺍﻳﻦ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﺠﻴﺐ ] ﺁﮔﺎﻩ ﺷﻮﻧﺪ .(یوسف 46)

2) وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ، [ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖِ ] ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ صدّیق ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ .(مریم 41)


3) وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِدْرِیسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ، [ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖِ ]ﺍﺩﺭﻳﺲ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ، ﻛﻪ ﺍﻭ صدیق ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ .(مریم 56)

 

نکته: علامه مجلسی در لوامع صاحبقرانی می گوید: صدیق در لغت به معنی کثیر الصدق است که بسیار راستگو باشد یا بسیار تصدیق نبی کند یا هرچه گوید فعل او مصدق قول او باشد؛ اما در عرف حدیث به‌معنی معصوم است.(لوامع صاحبقرانی 2: 222 انتشارات اسماعیلیان، قم)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۸ ، ۱۲:۱۹
alef sin

علیّ بن محمّد، عن محمّد بن إسماعیل العلویّ قال: 
حبس أبو محمّد عند علیّ بن نارمش و هو أنصب النّاس و أشدّهم علی آل أبی طالب و قیل له: افعل به و افعل، فما أقام عنده إلاّ یوما حتّی وضع خدّیه له و کان لا یرفع بصره إلیه إجلالا و إعظاما، فخرج من عنده و هو أحسن النّاس بصیرة و أحسنهم فیه قولا.

الکافی، کتاب الحجة، أبواب التاریخ، باب مولد أبی محمد الحسن بن علیّ علیهما السلام، ح 8

 

محمّد بن اسماعیل علوی گفت: حضرت عسکری [علیه السّلام]نزد علی بن نارمش که ناصبی ترین مردم و دشمن ترین شان با خاندان ابو طالب بود زندانی شد. و به او گفته شد: بر او سخت و سخت تر بگیر. و ایشان یک روز نزدش نماند که سرش را پایین انداخت و از احترام و بزرگداشتی که به ایشان یافت، سر بالا نیاورد. آن گاه حضرت درحالی که او بهترین مردم در بصیرت، و بهترین شان در ستایش حضرت شده بود، از نزدش بیرون آمد.

 

أهنّی و أُبارک لکم میلاد الإمام الحسن العسکری علیه السلام

سالروز ولادت امام حسن عسکری علیه السلام را تبریک عرض می کنم.

 

ذیل این تبریک، 13 آذر یک سالگی شکفتن گل نرگسم مبارک باشه ان شاءالله و عمر با عزت و برکت و سرشار از سلامتی و امنیت و شادی و موفقیت همراه با روحیه ی جهادگونه براش آرزو دارم.

نرگسم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۸ ، ۰۱:۳۶
alef sin

 

 

*حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) شَهِیداً وَ بَشِیراً وَ نَذِیراً خَیْرَ الْبَرِیَّةِ طِفْلًا وَ أَنْجَبَهَا کهْلًا وَ أَطْهَرَ الْمُطَهَّرِینَ شِیمَةً وَ أَجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرِینَ دِیمَةً.* 

 

تا اینکه خدا محمّد (صلّى اللّه علیه و آله)را برانگیخت، گواهى دهنده، بشارت دهنده، هشدار دهنده. پیامبرى که بهترین آفریدگان در خردسالى، و در سنّ پیرى نجیب ترین و بزرگوارترین مردم بود، اخلاقش از همه پاکان پاک تر و باران کرمش از هر چیزى با دوامتر بود.


نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، خطبه 105

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۸ ، ۱۳:۱۸
alef sin

عن الحسن بن علی الوشاء قال: سمعت أبا الحسن علیه السلام یقول:

السخی قریب من اللّه قریب من الجنة قریب من الناس بعید من النار والبخیل بعید من الجنة بعید من الناس قریب من النار.

قال: وسمعته یقول:

السخاء شجرة فی الجنة أغصانها فی الدنیا من تعلق بغصن من أغصانها دخل الجنة.

 

راوی گوید: از امام رضا علیه السلام شنیدم که فرمود:
بخشنده به خدا و بهشت و مردم نزدیک است و بخیل از بهشت و مردم دور است و به آتش نزدیک.
و گفت شنیدم که می فرمود:
بخشندگی درختی است در بهشت که شاخه هایش در دنیا است؛ هر کس به شاخه ای از شاخه های آن دست گیرد وارد بهشت می شود.
عیون اخبار الرضا علیه السلام، باب فیما جاء عن الرضا علیه السلام من الأخبار المنثورة، ح27


أعزیکم بذکری استشهاد الامام الرضا علیه السلام و ادعو من اللّه لی و لکم أن یرزقنا زیارته فی الدنیا و شفاعته فی الآخره.

شهادت امام رضا علیه السلام را خدمت شما تسلیت عرض می کنم.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۸ ، ۱۳:۳۶
alef sin

و من کلام له (علیه السلام) قَالَهُ وَ هُوَ یَلِی غُسْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) وَ تَجْهِیزَهُ:

به هنگام غسل دادن پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم )فرمود:

 

 *بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِک مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِک مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ. خَصَّصْتَ حَتَّى صِرْتَ مُسَلِّیاً عَمَّنْ سِوَاک وَ عَمَّمْتَ حَتَّى صَارَ النَّاسُ فِیک سَوَاءً. وَ لَوْ لَا أَنَّک أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنَا عَلَیْک مَاءَ الشُّئُونِ وَ لَکانَ الدَّاءُ مُمَاطِلًا وَ الْکمَدُ مُحَالِفاً وَ قَلَّا لَک وَ لَکنَّهُ مَا لَا یُمْلَک رَدُّهُ وَ لَا یُسْتَطَاعُ دَفْعُهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی اذْکرْنَا عِنْدَ رَبِّک وَ اجْعَلْنَا مِنْ بَالِک.* 

 

پدر و مادرم فداى تو اى رسول خدا با مرگ تو رشته اى پاره شد که در مرگ دیگران اینگونه قطع نشد، با مرگ تو رشته پیامبرى، و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانى گسست. مصیبت تو، دیگر مصیبت دیدگان را به شکیبایى واداشت، و همه را در مصیبت تو یکسان عزادار کرد. اگر به شکیبایى امر نمى کردى، و از بى تابى نهى نمى فرمودى، آنقدر اشک مى ریختم تا اشک هایم تمام شود، و این درد جانکاه همیشه در من مى ماند، و اندوهم جاودانه مى شد، که همه اینها در مصیب تو ناچیز است چه باید کرد که زندگى را دوباره نمى توان بازگرداند، و مرگ را نمى شود مانع شد، پدر و مادرم فداى تو ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن، و در خاطر خود نگهدار.

نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، خطبه 235


أعزیکم بذکری ارتحال سید الرسل نبیّنا الکریم ابی القاسم المصطفی محمد صلّی اللّه علیه و آله من هذه الدنیا و التحاقه بالرفیق الأعلی.


سالروز رحلت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را تسلیت عرض می کنم.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۸ ، ۱۱:۴۲
alef sin

 

وَ قَالَ (علیه السلام):

إِذَا لَمْ یَکُنْ مَا تُرِیدُ فَلَا تُبَلْ مَا کُنْتَ.

و درود خدا بر او، فرمود:

اگر به آنچه که مى خواستى نرسیدى، از آنچه هستى نگران مباش.

نهج البلاغه (ترجمه دشتی)، حکمت 69

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۸ ، ۱۶:۴۲
alef sin

محمّد بن یحیى و أحمد بن محمّد عن محمّد بن الحسن عن القاسم النّهدیّ‌ عن إسماعیل بن مهران عن الکناسیّ‌ عن أبی عبد اللّه علیه السّلام قال: 
خرج الحسن بن علیّ‌ علیه السّلام فی بعض عمره-و معه رجل من ولد الزّبیر-کان یقول بإمامته-فنزلوا فی منهل من تلک المناهل-تحت نخل یابس قد یبس من العطش-ففرش للحسن علیه السّلام تحت نخلة و فرش للزّبیریّ‌ بحذاه تحت نخلة أخرى. 
قال فقال الزّبیریّ‌ و رفع رأسه-لو کان فی هذا النّخل رطب لأکلنا منه 
فقال له الحسن-و إنّک لتشتهی الرّطب. 
فقال الزّبیریّ‌ نعم-قال فرفع یده إلى السّماء-فدعا بکلام لم أفهمه-فاخضرّت النّخلة ثمّ‌ صارت إلى حالها-فأورقت و حملت رطبا. 
فقال الجمّال الّذی اکتروا منه-سحر و اللّه 
قال فقال الحسن علیه السّلام ویلک لیس بسحر و لکن-دعوة ابن نبیّ‌ مستجابة-قال فصعدوا إلى النّخلة-فصرموا ما کان فیه فکفاهم. 

 

 

الکافی، کتاب التواریخ، باب مولد الحسن بن علی علیهما السلام، ح4

 

 

امام صادق علیه السّلام فرمود:حسن بن على علیه السّلام سالى براى عمره با مردى از فرزندان زبیر که عقیده به امامتش داشت به سفر رفت و در زیر نخل خرمائى خشک‌بار انداختند،آن نخله از بى‌آبى خشک شده بود، براى حضرت زیر آن نخلۀ خشک و براى آن زبیرى زیر نخلۀ دیگرى برابر آن حضرت فرش انداختند 
امام صادق علیه السّلام فرمود:آن زبیرى سر برداشت و گفت:اگر این نخله رطبى داشت ما از آن مى‌خوردیم،امام حسن به او فرمود:تو میل رطب دارى‌؟زبیرى گفت:آرى،زبیرى گفت:آن حضرت دست به آسمان برداشت و سخنى گفت که من آن را نفهمیدم آن نخله سبز شد و به حال آمد و برگ کرد و رطب آورد،جمّالى که شتر از او کرایه کرده بودند گفت:به خدا جادو است. 
امام حسن علیه السّلام به او فرمود:واى بر تو جادو نیست ولى دعاى مستجاب پسر پیامبر است،گوید:از نخل بالا رفتند و آنچه رطب داشت چیدند و براى آنها کافى بود.

 

 

أعزیکم بذکری استشهاد الإمام حسن بن علی المجتبی علیه السلام

سالگرد شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را خدمت شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض می کنم.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۸ ، ۲۱:۴۱
alef sin

#ادبِ_حسینی

مروان بن حکم یک روز پس از اینکه والی مدینه- ولید بن عتبة- بیعت با یزید را به امام حسین علیه السلام عرضه می کند و امام علیه السلام نمی پذیرند، ایشان را می بیند و به حضرت عرض می کند: ای ابا عبدالله من برای تو ناصحی هستم، مرا اطاعت کن تا به رشد برسی.
امام علیه السلام می فرماید: و ما ذاک، قل حتی اسمع. نصیحت تو چیست، بگو تا بشنوم.(1)

شخصیت مروان بن حکم:
مروان فرزند حَکَم کسی که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله او و پدرش را به طائف تبعید کرد و در زمان ابوبکر و عمر در تبعید بود اما توسط عثمان از تبعید برگردانده شد و از خاصان درگاه او گشت و به دامادی اش در آمد.
مروان ابتدا با امام علی علیه السلام بیعت می کند اما بعد از آن به مکه فرار کرده و در جرگه اصحاب جمل در می آید و با امام علی علیه السلام به جنگ بر می خیزد و در همین جنگ است که طلحه را که یکی از سرشناس ترین سرداران جبهه محارب با امام علی علیه السلام بود را به بهانه انتقام از قاتل عثمان و یا به دلیل قصد کناره گیری طلحه از جنگ، می کشد.
مروان پس از جنگ جمل اسیر می شود و به همراه عده ای دیگر مورد عفو امام قرار می گیرد و البته بنابر نقلی دیگر به شام فرار می کند و در جنگ صفین در برابر امام علی علیه السلام قرار می گیرد.
مروان در جریان تشییع جسد مبارک امام حسن علیه السلام مانع دفن امام در در کنار قبر پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله شد.(2)
او روز قبل از آنکه بخواهد امام علیه السلام را نصیحت کند، توسط حاکم مدینه برای مشورت درباره ی امام حسین علیه السلام و بیعت او فراخوانده می شود که در مقام مشورت می گوید: او نمی پذیرد و اگر جای تو بودم گردنش را می زدم.
ولید بن عتبة  امام حسین علیه السلام را دعوت می کند تا بیعت با یزید را به ایشان عرضه کند، امام حسین علیه السلام در جواب او می فرمایند: ای امیر! همانا بیعت پنهانی نمی شود، و فردا که مردم را برای بیعت فراخواندی، ما را با آنها دعوت کن.
مروان در این لحظه می گوید: ای امیر! عذر او را نپذیر و اگر بیعت نکرد، گردن او را بزن. بعد از این حرف او امام خشمگین می شوند و می فرمایند: ای پسر زنی که مردان را به خود فرا می خواند** آیا تو دستور می دهی که گردن مرا بزنند؟ به خدا سوگند دروغ گفته ای و پست گشته ای.(3)


اصل سخن:
مروان با تمام این ویژگی ها و صفات و برخوردها و دشمنی هایی که با اهل بیت علیهم السلام دارد و با وجود برخورد تندی که بین او و حضرت بود، وقتی امام حسین علیه السلام عرض می کند که من تو را نصیحت کننده هستم، امام به او بی اعتنایی و بی توجهی نمی کند و با او به تندی برخورد نمی کند، بلکه می گوید: چه نصیحتی داری، بگو تا بشنوم. 

ناگفته نماند که حضرت در جواب او محکم بر مواضع خود که متن اسلام است ایستادگی می کنند و جمله ی معروف خود را می فرمایند که :« فاتحه ی اسلام را باید خواند آن زمانی که امت به حاکمی چون یزید مبتلا گشت. به تحقیق از جدّم رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله شنیدم که خلافت بر ابو سفیان حرام است.» صحبت بین امام و مروان طولانی می شود و در نهایت مروان در حالی که خشمگین بود از امام دور می شود.(4)

 


1) اللهوف فی قتلی الطفوف، طبع، دار الاعلمی، الطبعة الاولی، صفحه 18
http://yon.ir/marvan (2
3) اللهوف، صفحه 17
4) همان، صفحه 18 

** عبارت امام علیه السلام این است«یا بن الزرقاء» در توضیح این عبارت باید گفت که مادر مروان که نامش امیه بود، در زمان جاهلیت از زنان زناکاری بود که بر بالای خانه ی خود برای عمل خود و دعوت مردان به خود پرچمی نصب کرده و معروف به «ام حنبل زرقاء» بود. مروان کسی است که پدر شناخته شده ای نداشت و او را به حکم بن ابی العاص ملحق کرده بودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۰۲
alef sin