آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

۵۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وبلاگ آیاسار» ثبت شده است

از جمله احادیث قطعى که درباره امیر مؤمنان على علیه السلام نقل شده این حدیث است که رسول خدا صلى اللّه علیه وآله فرموده است:

#علی مع الحق والحق مع علی... .

على با #حق است و حق با على است.


این حدیث از روایات قطعى است که بیش از بیست تن از صحابه آن را روایت کرده اند، از جمله:

امیر مؤمنان على علیه السلام، ابوبکر، ابوذر، عمّار، عبداللّه بن عبّاس، ابو سعید خُدرى، سلمان، ابو ایّوب انصارى، جابر بن عبداللّه، سعد بن ابى وَقّاص، عایشه، اُمّ سَلَمه و... .

این حدیث را بیش از یکصد نفر از حافظان، عالمان و محدّثان اهل تسنن آورده اند که برخى از نامداران و موثّقین آن ها در نظر اهل تسنّن عبارتند از:


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۱۷
alef sin

تؤمل فی الدنیا طویلا و لا تدری

تأمل زیادی در (مورد) دنیا می کنی و حال آنکه نمی دانی

اذا جنّ لیل هل تعیش الی الفجر

 اگر شب فرا رسید، آیا تا صبح زنده می مانی؟

فکم من صحیح مات من غیر علة

چه (آدم های) سالمی که بدون بیماری مردند

و کم من علیل عاش دهراً الی دهر

 و چه بیمارانی که سالیانی زنده ماندند

و کم من فتی یمسی و یصبح آمناً

و چه جوانان زیادی شب و صبح را با اطمینان به سر می رسانند

و قد نسجت أکفانه و هو لا یدری

و حال آنکه کفن های آن ها بافته شده است و نمی دانند


»»» دیوان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام

صفحه 50 «««

اعداد و ترتیب:عبدالعزیز الکرم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۱۱
alef sin

والله لو عاش الفتی من دهره 

الفاً من الاعوام مالکَ دهره 

متلذذاً فیه بکلّ هنیّة 

و مبلَّغا کلّ المنی من دهره 

لا یعرف الآلام فیها مرة 

کلا و لا جرت الهموم بفکره 

ما کان ذاک یفیده من عظم ما 

یلقاه بأول لیلة من قبره

قسم به پرودگار که اگر شخصی

هزار سال زندگی کند در حالی که روزگارش به کام باشد

(و) از هر خوشی در عمرش لذت برد

و به تمام ارزوهای خود برسد

در حالی که حتی یک بار درد را نچشیده است

و حتی همّ و غم به فکر و ذهنش خطور نکرده است

همه ی این (لذت ها) به کار او نیاید در برابر بزرگی

 آنچه در شب اول قبر می بیند


»»» دیوان امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیه السلام

صفحه 46 «««

اعداد و ترتیب: عبدالعزیز الکرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۴۵
alef sin

عجبت لجازع باک مصاب

 از شخص ناله کن گریانی که

بأهل او حمیم ذی اکتئاب

 به مصیبت (فقدان) خانواده یا دوست بدحال دچار شده است، تعجب می کنم

یشق الجیب یدعو الویل جهلا

 گریبان چاک می دارد و از روی جهل ناله سر می دهد

کأن الموت بالشئ العجاب 

گوییا که مرگ چیز عجیبی است

و سلوی اللّه فیه الخلق حتی

 و حال آنکه تسلی خاطر الهی درآن است

نبی اللّه منه لم یحاب 

و تمامی خلق حتی پیامبر خدا از آن تخلف نمی کند

له ملک ینادی کل یوم

 او (خداوند) را فرشته ای است که هر روز ندا می دهد

لدوا للموت و ابنو للخراب 

برای مرگ فرزند آورید و برای خرابی بنا کنید


»»»  دیوان أَمیرالمؤمنین الإمام علی بن ابی طالب [علیه السلام]

صفحه 23 «««

جمع و ترتیب: عبدالعزیز الکرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۶ ، ۰۸:۴۴
alef sin

پاسپورت بهشت

توضیح عکس: پاسپورت های بهشت که برای اعضای انتحاری داعش صادر می شود.



تقسیمات مرزی و ارضی را پیش از انسان٬ خدا٬ انجام داده است که اول بین جهنم و بهشت مرز ایجاد کرد و سپس هرکدام از این دو را به درجات و درکات مختلف تقسیم و نام گذاری کرد؛ از آن بالای بالای بهشت که رضوان نام گرفت تا آن پایین پایین جحیم که اسفل السافلین٬ اما نکته ی جدیدی که هیچ کس نمی دانست و به تازگی ها ذهن و فکر یک داعشی به آن رسیده و کشف کرده است٬ لزوم داشتن جواز و پاسپورت - آن هم از نوع کاغذی - برای ورود به درجات بهشت است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۶ ، ۰۴:۲۸
alef sin

این تکه ها را می خری؟

هرکس خواست٬ قسمتی کند و برد و دید به کارش نمی آید٬ دور انداخت٬

تو می خری؟

تکه تکه جمع شان کردم٬ در هر چاله ای قسمتی بود٬

همه چاله ها را گشتم

پیدا کردم

جمع کردم

آوردم

می خری؟

شنیده ام خریداری؛ خریدار خوبی هستی

از نظر من و امثال من٬ اگر بخواهیم خریدار باشیم٬ مثل تو نمی شویم؛ مانند تو خریداری نمی کنیم٬ همه اش را ضرر می بینیم و زیان٬

ولی نه من خریداری چون توام٬ نه تو چون من اهل محاسبه و سود و زیان.

چاپلوسی نمی کنم٬ اما اگر هم بکنم مگر عیبی دارد؟!

تو فقط خریداری

می خری؟

ریز ریز است و نمی دانم چه به کارت می آید٬ حتی اگر آن را سر هم کنی٬ مثل روز اول نمی شود؛ هر شیشه و سفالی بشکند٬ بچسبانی مثل روز اول نمی شود٬ چه برسد به این متاع.

به سیاهی اش نگاه نکن٬ پیش تو جلا پیدا می کند؛ همه ریزه ها جلا پیدا می کند٬ اگر بخری...

می خری؟

هر چه در ازایش دادی می پذیرم٬ اصلا ندادی هم ندادی

مگر آنها که هر کدام تکه ای از آن را بردند و دور انداختند٬ چه بهایی پرداخت کردند که از تو ثمن این خورده ها را بخواهم؟!

پیش تو باشد برایم بس است

می خری؟

نه

بهتر است بگویم

می پذیری؟ می بری؟

اینجا٬ جایش می گذارم٬

دل است٬ پیش تو باشد بهتر است تا که دستم بگیرم و به این و آن عرضه اش کنم و دست رد به سینه ام بزنند و رویم را زمین...

تو امین ای خدا...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۴۱
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب


 موضوع #تربیتی


 کتاب #نامه_های_بلوغ


 نویسنده #علی_صفایی_حائری #عین_صاد


اگر تو٬ خدا را با قهر و اقتدار احساس کنی٬ نه همراه رأفت و رحمت و محبت و زیبایی


و اگر تو معاد و پاداش را انتقام بدانی٬ که اگر گناه کنی٬ می سوزاندت؛ نه اگر گناه کنی٬ می سوزی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۵۴
alef sin

آن شب مهمان خانه ای کوچک و قدیمی در محله ای با کوچه های باریک شدم. باریکی کوچه ها را از ساییده شدن گاه و بی گاه ته گونی دخترک با دیوارهای کوچه متوجه شدم. وقتی وارد خانه شدیم٬ گونی را در گوشه ای قرار داد و ما را؛ یعنی من و دفتر را از آن گونی زباله ها بیرون آورد و با خود به اتاق برد؛ اتاقی کوچک٬ گوشه ی راست حیات که به جای در٬ بر آن پرده ای قرار داشت. چراغ اتاق را که روشن کرد٬ خانمی وارد اتاق شد و رو به دخترک گفت: مریم٬ دخترم! آمدی؟! خسته نباشی عزیزم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۴۴
alef sin

دنیا غم دارد٬ شادی دارد

غصه دارد٬ خوشی دارد

سختی دارد٬ آسانی هم دارد.

پشت بندش شاید نداشته باشد٬ ولی دارد٬ اتفاقی که در تو احساسی متضاد با حس قبلی ایجاد کند٬ دارد.

نا امید که می شوی٬ وسط سیاهی و‌تاریکی دنیایت٬ نقطه ی نوری بالاخره پیدا می شود که راه را نشانت می دهد٬ و دلت را روشن می کند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۲۰
alef sin

خلاصه بگویم اینقدر مرا زد به در و دیوار و توپ و آنقدر روی آسفالت کشید٬ که دیگر توانم برید و تنم سوراخ شد و انگشت بزرگ پایش زد بیرون٬ یک روز شنیدم مادرش می گفت: بیندازش دور٬ پاره شده٬ دیگر به درد تو نمی خورد٬ برو بیندازش سطل آشغال سر خیابان٬ عصر یک جفت خارجی اش را برایت می خرم!!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۳۱
alef sin