آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

#برشی_از_یک_کتاب

#توجیه_معجزه_ممنوع


مسأله معجزه ، احتیاج به توجیه ندارد که تمامی هستی معجزه است . طبیعت ، معجزه ای است که ما با آن « مأنوس » شده ایم و معجزه ، طبیعتی است که هنوز با آن « مأنوس » نشده ایم . معجزه ، طبیعت (نامأنوس) است و طبیعت معجزه (مأنوس) . ما همیشه می پرسیم : چرا آتش ابراهیم را نسوزاند ؟ در حالی که سؤال این است چرا باید آتش بسوزاند ؟ 

این پیوست و علیّت از کجا به وجود آمده است ؟

 چرا عصای موسی مار شد ؟

 ما می بینیم در هستی مولکول ها مار می شوند ، فیل می شوند ، کرگدن می شوند . این ها در اثر نظامی به وجود آمده اند . 

مگر این ها اعجاز نیستند ؟ این ها هم اعجازند . با این تفاوت که ما با آن ها مأنوس شده ایم و به خاطر همین است که راحت می پذیریم وگرنه پرواز پشه ها هم اعجاز است .


حرکت ، علی صفایی حائری ، ص 87


منبع: کانال رسمی استاد علی صفائی حائری در پیام رسان ایتا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۷ ، ۰۰:۲۶
alef sin

(این داستان کوتاه ارزش چاپ ندارد ولی شاید ارزش خواندن داشته باشد)


شغال سر بر آستان کفتار سایید و به پابوسی شتافت و در حالی که از فرط خوشحالی در پوست خود نمی گنجید، گفت: تمام شد سرورم، تمام شد؛ شیر جنگل بی یال و کوپال گوشه ای افتاده و وقت سورچرانی و خوش گذرانی است، نفس های آخرش را دارد می کشد و کمی دست بجنبانید، ده دوازده درخت آن طرف تر، زیر کهنسال ترین درخت جنگل او را می بینید که آخرین لحظات عمرش را می گذراند و نفسش به خس خس افتاده است. حیف است ای سرور جدید تمام جنگل سرسبز، این صحنه را از دست بدهید و کیفور و سرمست از این پیروزی نشوید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۷ ، ۲۳:۵۷
alef sin

1396/9/9

     …

     …

     …

    /\

1397/9/9






سلام عزیزدلم

چند وقتی است می خواهی برایت بنویسم- طاقچه بالا میگذارم که کم نیاورم، انگار که نویسنده ی بزرگی چون تولستوی، داستایوسکی، کافکا یا جین آستین هستم!!! البته این آخری که نیستم، آخر او زن است و هیچ نشان زنانگی در من نیست!!- اولین سالگر عقد و همراهی و همنوایی و هم نفسی مان بهترین فرصت است برای از تو نوشتن، برای تو نوشتن.

یک سال به اندازه یک پلک به هم زدن گذشت، اما خوش گذشت، به خوبی گذشت. با وجود تک دعوا و قهرهایی که از قدیم گفته اند نمک زندگی است و در واقع نشان دهنده ی تفاوت ها و تغایرها است، این یک سال با عشق گذشت، و این عشق البته به نظر من ثمره ی گذشتن و ایثار و با صفایی و بی ریایی و آسان گرفتن و اعتقاد به ساده زیستن تو است. به عبارت ساده تر و صریح تر و شفاف تر، این عشق ثمره و نتیجه ی بودن تو است.

اگر به سال گذشته برگردم و تصویر تو را بار دیگر نشانم دهند و برای آشنایی با تو و صحبت های اولیه دوازده ساعت مسافرت به استانی دیگر را در پیش گیرم و نگاهم یک لحظه با نگاهت برخورد کند و یک ساعت صحبت کنیم و دو ماه و نیم فاصله بیفتد بین این صحبت و عقد و برای انجام مراسم عقد، از اهواز تا اردبیل را مسافرت کنم - اینها همه، خلاصه ی تمام اتفاقاتی بود که از لحظه ی دیدن عکس همسرم تا عقد برای من و او اتفاق افتاد- بار دیگر این پروسه طولانی را انجام خواهم داد و از تمام کردن و به انجام رساندنش پشیمان نبودم و نیستم و نخواهم بود، بلکه با تمام وجود پذیرایش هستم چرا که زندگی یعنی عشق و عشق بدون تو برای من معنایی ندارد.- جمله ی کلیشه ای که اگر نباشد انگار که اصلا هیچ ننوشته ای!!-

پس،

سالگرد یکی شدن مان مبارک همسر عزیزتر از جانم.-جمله ای که همسرم بعد از شنیدن آن اصرار داشت روی کیک بنویسیم اما مخالفت کردم چون این ادا و اطوار را دوست ندارم، هر چند اگر هم می خواستیم بنویسیم نمی شد، چون که کیک سفارش ندادیم و کیک آماده ای که گرفتیم، جایی برا نوشتن نداشت!!-


*-* نکته: از خواب بیدار شدی، این مطلب رو خوندی و ذوق زده شدی، احتمالا ان لحظه خوابم پس لطفا منو از خواب بیدار نکن و بذار بخوابم- این نکته را برای همسرم نوشتم اما همان لحظه که این نوشته را در شبکه ی اجتماعی واتس آپ ارسال کردم، از خواب بیدار شد و من غافلگیر شدم، از قدیم گفته اند: چاه مکن بهر کسی، اول خودت بعدا کسی. البته خدا همیشه از اینجور چاه ها نصیب کند-

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۷ ، ۲۱:۱۳
alef sin

امروز روزِی است به نام شما، به یاد شما؛ روز میلاد شما. چه مبارک روز و چه فرخنده لحظات و ساعاتی است که در آن لحظه از شما یاد شود، نام شما بر زبان آید و جان و دل و روح و قلب را مطهر و معطر کند. هر روز، روزِ شما است و هر لحظه متعلق به شما. نام شما از مناره ها و مأذنه ها و گلدسته ها هر روز گوش را نوازش می دهد و لب ها را به صلوات مترنم می کند که «بخیل آن است که نام شما را بشنود و صلوات نفرستد». این همان ندایی است که کسانی در قد و قامت و قواره های مختلف به انحاء متفاوت می خواستند خاموشش کند ولی « خواهان آن اند که نور خدا را خاموش کنند و خداوند کامل کننده نور خویش است گرچه کافران خوش نداشته باشند».

عجیب نیست اگر در این زمان بشنویم بعضی جشن گرفتن برای میلاد شما را بدعت دین بشمارند و خارج از دینی بدانند که داخل در دین شده است، دینی که پیامبرش شما هستی!!! عجیب نیست، چرا که همان ها سر از خاک بیرون آورده اند و دوباره علم مخالفت و میراندن دین و علوم و معالمش را پی می جویند و ره به جایی نمی برند چنان که پیش از نبردند؛« بگو حق آمد و باطل نابود گشت که بی تردید باطل نابود شدنی است».

اینها همانی هستند که ردای جانشینی تان را بر تن کردند در حالی که خود بهتر از همه کس می دانستند بی ربط ترین و دورترین عالمیان از شمایند و حکومت رحمت برای عالمیان را به مُلکِ عضوضی تبدیل کردند که در آن ظلم و ستم راه یافته است.

بگذاریم و بگذریم از این شکوایه ها و ناله ها که تاریخ را پر ساخته است و داد و فریاش گوش فلک را پر کرده و قیل و قالش در سطور کتاب ها و سیاهه ی کاغذها فراوان ذکر شده.

عنان قلم را بسپاریم به دست امیر بیان و سخن و از زبان ایشان این روز فرخنده را به شما ای رسول خدا -درود خداوند بر شما و خاندانت باد- و امیر مومنان - سلام خداوند بر او- که پدران این امت هستید تبریک عرض کنیم.


« حَتَّی أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی إِلَی مُحَمَّدٍ ( صلی الله علیه وآله ) فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً وَ أَعَزِّ الْأَرُومَاتِ مَغْرِساً مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ وَ انْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ عِتْرَتُهُ خَیْرُ الْعِتَرِ وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ الْأُسَرِ وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ الشَّجَرِ نَبَتَتْ فِی حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِی کَرَمٍ لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ وَ ثَمَرٌ لَا یُنَالُ فَهُوَ إِمَامُ مَنِ اتَّقَی وَ بَصِیرَةُ مَنِ اهْتَدَی سِرَاجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ وَ شِهَابٌ سَطَعَ نُورُهُ وَ زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ سِیرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ کَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُکْمُهُ الْعَدْلُ أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ هَفْوَةٍ عَنِ الْعَمَلِ وَ غَبَاوَةٍ مِنَ الْأُمَمِ »




« تا اینکه کرامت اعزام نبوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمد (ص) رسید، نهاد اصلی وجود او را از بهترین معادن استخراج کرد، و نهال وجود او را در اصیل ترین و عزیزترین سرزمینها کاشت و آبیاری کرد، او را از همان درختی که دیگر پیامبران و امنیان خود را از آن آفرید به وجود آورد، که عترت او بهترین عترتها، خاندانش بهترین خاندانها، و درخت وجودش از بهترین درختان است، در حرم امن خدا رویید، و در آغوش خانواده کریمی بزرگ شد، شاخه های بلند آن سر به آسمان کشیده که دست کسی به میوه آن نمی رسید. پس، پیامبر (ص) پیشوای پرهیزکاران، و وسیله بینایی هدایت خواهان است، چراغی با نور درخشان، و ستاره ای فروزان، و شعله ای با برقهای خیره کننده و تابان است، راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحیح و پایدار، و سخنانش روشنگر حق و باطل، و حکم او عادلانه است. خدا او را زمانی مبعوث فرمود که با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانی داشت و مردم از نیکوکاری فاصله گرفته، و امتها، به جهل و نادانی گرفتارشده بودند.»


نهج البلاغه ، خطبه 94

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۱:۰۴
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب


کتاب: #امام_علی_صدای_عدالت_انسانی


نویسنده: #جرج_جرداق


مترجم: #سید_هادی_خسروشاهی



هنگامی که بزرگان قریش، از ابتدای دعوت اسلامی، به پیروی از عقل و رهایی از بت پرستی اسلام آوردند و وقتی که بسیاری از بردگان و بندگان، زجر کشیدگان و ستم دیدگان، برای پیروزی عدالتی که رسالت محمد خواستار آن بود و برای ابراز تنفر و انزجار شدید از ظلم و ستمی که با تازیانه ی خود پشت آنان را مجروح ساخته بود، مسلمان شدند و روزگاری که گروهی، پس از پیروزی پیامبر، برای پیروی از اوضاع روز و تبعیت از پیروزمند - مانند اکثر افراد بنی امیه - اسلام را پذیرفتند، و هنگامی که همه ی اینها در شرایط و موقعیت هایی اسلام آوردند که سختی ها سپری شده بود - البته از نظر ارزش و مفهوم انسانی آن، با همدیگر فرق دارند ولی از نظر تسلیم در مقابل منطق و حقیقت روشن، یکی به شمار می آیند - علی بن ابی طالب از روز اول مسلمان به دنیا آمد! زیرا او هم از نظر مکان تولد و هم از نظر پرورش، از معدن رسالت بود و از جهت خلق و سرشت و فطرت هم قسمتی از آن ذات به شمار می رفت.

البته شرایطی که علی روح اسلام و حقیقت ایمان خود را در آن آشکار کرد، به هیچ وجه با موقعیت و زمان اسلام دیگران قابل مقایسه نیست و هیچ رابطه ای هم با سن و سال او نداشت، زیرا اسلام علی عمیق تر و اصولی تر از آن بود که علل و عوامل روز و اوضاع زمان تأثیری در آن گذاشته باشد، چون ایمان علی از روح او بر می خاست، چنان که گوهر گران بهایی از معدن خود برخاسته و آب از سرچشمه اش جاری می گردد.

نخستین سجده مسلمانان نخستین، بر خدایان قریش بود!

و نخستین سجده ی علی، بر خدای محمد بود.

این اسلام، به راستی اسلامِ مردی است که فرصت و امکان یافته که بر پایه ی دوستی و نیکی و در سایه ی پرورش پیامبر، رشد و تکامل یابد، تا بعد از پیامبر، پیشوای درستکاران و عدالت پروران و ناخدای کشتی طوفان زده ی انسان ها گردد.


صفحه 115-116

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۷ ، ۱۰:۵۸
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب


کتاب: #امام_علی_صدای_عدالت_انسانی


نویسنده: #جرج_جرداق


مترجم: #سید_هادی_خسروشاهی



در نزد علی، هر انسانی عزت و شرف دارد و برای هر صدایی شنونده ای باید باشد و به رغم تعصب کردم جاهل، ابراز این حقیقت از سوی علی موجب شد مسیحیان عرب در زمره ی علاقمندترین و بهترین دوستان وی در آیند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه خود به این امر اشاره کرده و می گوید:

من درباره مردی که اهل ذمه او را دوست بدارند، در حالی که نبوت و اسلام را قبول ندارند، چه بگویم؟...

علی رفتار خود را با غیر مسلمانان بر پایه ی این گفتارش استوار ساخته بود:«اموال و دارایی آنان مانند اموال ما و خونشان چون خون ماست»! و علی می خواست این سنت و روش، پس از وی نیز برقرار باشد.


صفحه 318 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۷ ، ۱۳:۱۸
alef sin

#برشی_از_کتاب

کتاب: #انتقام_شوهر

نویسنده: #لئون_تولستوی

ترجمه: #محمد_علی_شیرازی




مردان اگر بخواهند مورد تمسخر قرار نگیرند، باید ناگزیر به زنان و خواهران خود اجازه دهند که در بازوان مردان بیگانه و سراپا شهوت برقصند، صحبت کنند، به راز و نیازهای عاشقانه مشغول گردند، به گردش و تفریح بروند یا در جاهای خلوت با مرد بیگانه موسیقی فراگیرند و یا مشغول خواندن درس و مطالعه گردند!

مثلا شما می بینید که زنانتان با یکی از مردان در راه هنر مانند نقاشی و موسیقی کار می کند، از ملاقات همسرتان با این مرد رنج می برید، ولی نمی توانید احساسات خود را ظاهر نمایید و نیز نمی توانید زنتان را مانع شوید، زیرا اگر چنین کاری کردید شما را کهنه پرست و متعصب خوانده، به خشونت و خشکی متهم می سازند و جامعه ای که در قبال این عادات و تشریفات با توجه به فنون و هنر مرتکب هزاران اعمال زشت و پست می شود، نگاه خشمناکی بر شما افکنده و سرزنشتان خواهد کرد.

با وجود این هرکس به طور قطع می داند که این فن و هنر که جامعه از آن نام می برد و اجازه می دهد که زنان و مردان با هم اختلاط و معاشرت کنند، خود بنفسه بزرگترین علت العلل اغلب بدبختی ها و از هم گسیختگی های زندگی زناشوئی می باشد.

صفحه 104

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۷ ، ۱۰:۰۷
alef sin

#برشی_از_کتاب

کتاب: #انتقام_شوهر

نویسنده: #لئون_تولستوی

ترجمه: #محمد_علی_شیرازی



مرد بنده ی حسی است که زن آن را در او بر می انگیزد.

صفحه 48

من همیشه از خود می پرسم چگونه بعضی از دولتها قماربازی و هر بازی دیگری که در آن بخت و شانس تأثیر داشته باشد ممنوع می کند، ولی به زنان اجازه می دهند با بدن نیمه عریان در خیابان ها گردش کنند...!

آری طرز لباس پوشیدن و آرایش کردن زن هزار بار خطرناک تر از قمار بازی است... زیرا خطر آن متوجه روح و اخلاق می شود، در حالی که قمار بازی فقط متوجه مال است.

صفحه 49


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۷ ، ۱۰:۰۶
alef sin

#برشی_از_یک_کتاب

کتاب: #انتقام_شوهر

نویسنده: #لئون_تولستوی

مترجم: #محمد_علی_شیرازی


تولستوی معتقد بود که اگر در بشریت چیزی به نام ترقی یعنی یک نهضت پیشرو وجود داشته باشد، عامل تعیین کننده ای نیز باید موجود باشد و دین همیشه چنین عاملی بوده است و تاریخ ثابت می کند که ترقی بشریت تحت لوای دین و هدایت آن بوده و شعور دینی مردم را رهبری کرده است.


صفحه 4

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۷ ، ۰۱:۲۲
alef sin

رمان «یک دقیقه سکوت» نوشته ی خانم «نفیسه نظری» اولین رمانی بود که در مورد شهید ادواردو-مهدی- آنیلی خواندم. آن رمان که شخصیت اول آن یک عکاس ورزشی است به صورت اتفاقی  اسم ادواردو آنیلی را می شنود؛ پیش از شروع یک بازی فوتبال که به احترامش اعلام یک دقیقه سکوت می کنند و بعد از این اتفاق سعی می کند از مسمی و صاحب این اسم بیشتر بداند.

«ادواردو» اما برخلاف رمان پیش گفته، با آشنایی کامل با شخصیت «ادواردو آنیلی» و اینکه او «شاهزاده ی ایتالیا» است و پسر مالک شرکت فیات و باشگاه یوونتوس است، سعی در پرده برداری از راز کشته شدن او می بردارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۷ ، ۰۳:۲۷
alef sin