آیاسار

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

نویسندگان

خلاصه بگویم اینقدر مرا زد به در و دیوار و توپ و آنقدر روی آسفالت کشید٬ که دیگر توانم برید و تنم سوراخ شد و انگشت بزرگ پایش زد بیرون٬ یک روز شنیدم مادرش می گفت: بیندازش دور٬ پاره شده٬ دیگر به درد تو نمی خورد٬ برو بیندازش سطل آشغال سر خیابان٬ عصر یک جفت خارجی اش را برایت می خرم!!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۶ ، ۲۱:۳۱
alef sin

هیچ وقت یادم نمی رود روزی را که بعد از چند هفته که درون جعبه راحت بودم٬ از خواب بیدارم کردند و دنیایم را به من نشان دادند؛ دست خودم بود بالا می آوردم٬ تو بودی جای من٬ خدایی بالا نمی آوردی٬ پایی که با جورابی بو گندو٬ داخل دهانت می گذاشتند و تا ته فرو می دادند؟! نه٬ حالت به هم نمی خورد؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۰۶
alef sin

معلم ادبیاتمان٬ از آن دسته معلم هایی بود که سی سال خدمتش به پایان رسیده  و می بایست الان بازنشسته باشد٬ اما به هر دلیلی٬ آموزش و پرورش هنوز از او استفاده می کرد.

مردی با موهای سفید کرده و قدی کوتاه و چهره ای شیرین و جذاب و گیرا و دوست داشتنی و عینکی به چشم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۳۰
alef sin

« ما به سادگی و با خوبی و خوشی از هم جدا شدیم٬ و بعد از طلاق رابطه ی دوستانه ای با هم داریم.»


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۱۳
alef sin

درد آدم ها نشانه است٬ نشانه ای از کمبود٬ از نقص٬ زنگ خطری است مبنی بر وجود بیماری و هشداری است برای نیازمندی به درمان.

درد با این نگاه و از این زاویه٬ نعمت است٬ خیر است و خوبی.

اما امان از بیماری بدون درد٬ بدون آن که بدانی زمینت می زند... .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۱۶:۵۶
alef sin

ناله ها به آسمان خاست و چشمه های اشک جوشیدن گرفت.

همه ی احساس های نهفته ی غم انگیز٬ در این چند ساعت راهی به بیرون پیدا کرد٬ گوییا که این حادثه نیشتری بود بر زخم چرکین حاصل از این نهفته ها.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۰۰
alef sin

وقت انتخابات است و طبعا شعار ها و حرف های بعضی کاندیدا ها به خصوص آن ها که جایگاه و پایگاه رای خود را در خطر می بینند٬ در حد شعار و گاهی متناقض است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۰
alef sin

وقت مردم٬ برای خودشان اهمیت دارد٬ و باید به آن احترام گذاشت و وقتشان را هدر نداد و تلف نکرد.

اگر فیلم یا سریال و یا برنامه ای تلویزیونی برگزار شود و احساس کنیم وقتمان را پای آن از بین بردیم٬ دادمان در می آید و انتقاد می کنیم٬ حتی اگر نتوانیم صدایمان را به گوش مسئولین برسانیم٬ و حرف هایمان در حد جمع خانوادگی باقی بماند.

اگر فردی بنا به هر دلیلی و به هر شکل و نوعی از رفتار و برخورد٬ باعث شود که چنین حسی به ما دست بدهد٬ قطعا به آن اعتراض می کنیم٬ و اگر چنین نکنیم حداقل چهارتا حرف در دلمان نثارش می کنیم!!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۰۱
alef sin

اتفاق بد- بد از نظر من که مخلوقم و با حساب دو دوتا چهارتای عقل ناقصم می سنجم- بد است٬ در هر کجا اتفاق بیفتد. «حادثه ی پلاسکو» از ذهن ها پاک نمی شود٬ حداقل برای مدتی در افکار مردم جا دارد و به راحتی فراموش نمی شود به خصوص که زمان زیادی از آن نمی گذرد.

حادثه ی معدن استان گلستان مانند٬ اتفاق پلاسکو٬ بد و ناخوشایند است و تفاوتی بین این دو حادثه از این جهت که در هر دو رخداد٬ هموطنانی را از دست دادیم که وجودشان برای این مردم و مملکت خرج کرده اند و جان دادند.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۴:۰۷
alef sin

ایام انتخابات٬ دوره ای کوتاه است که تاثیر آن سال ها ممکن است محسوس و ملموس باشد٬ در واقع انتخابات ریاست جمهوری تاثیراتش حداقل به مدت چهار سال عیان است و «آن چه عیان است٬ چه حاجت به بیان است»٬ لکن در این دوره ی کوتاه گاه اتفاقاتی رخ می دهد و صحبت هایی بر زبان رانده می شود که آدم حیران می ماند٬ بخندد به این غفلت یا تغافل-تعبیر مؤدبانه است البته- یا گریه کند به این طرز فکر و چنین نوع نگاهی؛ به خصوص در مواردی که این سخنان و حرف ها را کسانی می زنند که داعیه دار سیاست و مدیریت اند!!!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۴:۰۱
alef sin