« ما به سادگی و با خوبی و خوشی از هم جدا شدیم٬ و بعد از طلاق رابطه ی دوستانه ای با هم داریم.»
« ما به سادگی و با خوبی و خوشی از هم جدا شدیم٬ و بعد از طلاق رابطه ی دوستانه ای با هم داریم.»
درد آدم ها نشانه است٬ نشانه ای از کمبود٬ از نقص٬ زنگ خطری است مبنی بر وجود بیماری و هشداری است برای نیازمندی به درمان.
درد با این نگاه و از این زاویه٬ نعمت است٬ خیر است و خوبی.
اما امان از بیماری بدون درد٬ بدون آن که بدانی زمینت می زند... .
ناله ها به آسمان خاست و چشمه های اشک جوشیدن گرفت.
همه ی احساس های نهفته ی غم انگیز٬ در این چند ساعت راهی به بیرون پیدا کرد٬ گوییا که این حادثه نیشتری بود بر زخم چرکین حاصل از این نهفته ها.
وقت مردم٬ برای خودشان اهمیت دارد٬ و باید به آن احترام گذاشت و وقتشان را هدر نداد و تلف نکرد.
اگر فیلم یا سریال و یا برنامه ای تلویزیونی برگزار شود و احساس کنیم وقتمان را پای آن از بین بردیم٬ دادمان در می آید و انتقاد می کنیم٬ حتی اگر نتوانیم صدایمان را به گوش مسئولین برسانیم٬ و حرف هایمان در حد جمع خانوادگی باقی بماند.
اگر فردی بنا به هر دلیلی و به هر شکل و نوعی از رفتار و برخورد٬ باعث شود که چنین حسی به ما دست بدهد٬ قطعا به آن اعتراض می کنیم٬ و اگر چنین نکنیم حداقل چهارتا حرف در دلمان نثارش می کنیم!!!
اتفاق بد- بد از نظر من که مخلوقم و با حساب دو دوتا چهارتای عقل ناقصم می سنجم- بد است٬ در هر کجا اتفاق بیفتد. «حادثه ی پلاسکو» از ذهن ها پاک نمی شود٬ حداقل برای مدتی در افکار مردم جا دارد و به راحتی فراموش نمی شود به خصوص که زمان زیادی از آن نمی گذرد.
حادثه ی معدن استان گلستان مانند٬ اتفاق پلاسکو٬ بد و ناخوشایند است و تفاوتی بین این دو حادثه از این جهت که در هر دو رخداد٬ هموطنانی را از دست دادیم که وجودشان برای این مردم و مملکت خرج کرده اند و جان دادند.
«روح» حقیقتی است که عده ای به انکار آن پرداختند و عده ای دیگر دلایل متعددی را بر وجود آن اقامه کرده اند. چنانکه حقیقت آن نیز مورد بحث واقع شده و سخنان مختلفی در مورد آن به زبان آمده است٬ از جمله آن که روح حقیقتی لطیف است و به دلیل لطافت قابل رؤیت نیست٬ که طبق این نظر «روح» مادی است. قول دیگر آن است که «روح» حقیقتی مجرد است و مادی نیست.
توانایی آدم ها در انجام کاری که ادعا می کنند٬ متفاوت است؛ عده ای هستند که فوق آن چه ادعا کرده اند٬ می توانند کاری را انجام دهند -ناگفته نماند که ممکن است آن چه ادعا کرده اند٬ نسبت به توانایی آن ها پایین باشد- عده ای دیگر مطابق با ادعای خودشان٬ عمل می کنند. در مورد این دو دسته حرفی نیست و ما از آن ها کمال تشکر را داریم!!!
تصمیمات و اراده ی آدم٬ امری نفسانی و درونی است که مقدماتی از قبیل علم و شناخت و میل دارند. مهم ترین مرحله ای که در تصمیمات نقش اساسی را بازی می کند٬ مرحله ی پس از نهایی شدن تصمیم است؛ یعنی شما تصمیم را که امری است درونی٬ با مقدماتش٬ اتخاذ کرده اید اما در مرحله ی اجرا با مشکل مواجه می شوید.
بعد از ظهر امروز تصمیم گرفتم کاری را انجام دهم و در واقع از ادامه ی انجام کاری صرف نظر کنم٬ اما این تصمیم٬ همانند دیگر تصمیمات من٬ عجولانه و بدون تحقیق و مشورت بود٬ به همین دلیل همان ابتدای کار و قبل از عملیاتی کردن تصمیم٬ دو دل ماندم و خودم را سر دو راهی دیدم؛ دو راهی دوام و اسمترار و بقا٬ و زدن زیر کار و کم آوردن و رفتن سراغ کاری دیگر.
انسان های اولیه چگونه بوده اند؟
این سوال٬ یکی از سوال هایی است که ممکن است در برهه ای از عمرتان٬ ذهن شما را به خود درگیر کرده است٬ اگر هم درگیر نکرده باشد٬ حداقل با فکرتان دست به یقه شده٬ دو حرف گفته و چهار تا شنیده!!!